محصولات تراریخته

تحول در اقتصاد کشاورزی، امنیت غذایی و سلامت مردم در توسعه بومی محصولات تراریخته است

محصولات تراریخته

تحول در اقتصاد کشاورزی، امنیت غذایی و سلامت مردم در توسعه بومی محصولات تراریخته است

محصولات تراریخته ارگانیسم‌ها و محصولاتی هستند که از لحاظ ژنتیکی اصلاح شده‌اند تا صفات مفیدی در آنها بروز یابد مانند مقاومت به آفات (کاهش نیاز به مصرف سموم)، ماندگاری بیشتر (کاهش نیاز به نگهدارنده)، افزایش محصول (کاهش نیاز به زمین کشاورزی و جنگل‌زدایی)، ... اینها همه در خدمت محیط زیست و سلامتی است و به کمک بیوتکنولوژی یا زیست‌فناوری نوین فراهم شده است. علمی که قرن بیست و یکم را به نام آن می‌شناسند و آینده زمین را متحول خواهد کرد. به خاطر پتانسیل بالای اقتصادی زیست‌فناوری طمع زیادی برای در دست گرفتن انحصار این علم در جهان در جریان است به همین دلیل دروغ پراکنی علیه آن فراوان است و ما را از نزدیک شدن به آن منع می‌کنند.

۳۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

رئیس انجمن بیوتکنولوژی در پاسخ به دروغها و هراس افکنی‌های برخی جریانات و رسانه‌ها علیه یکی از فناوری‌های نو و سرنوشت‌ساز یعنی مهندسی ژنتیک و فناوری تراریخته که پایه تحول اقتصاد کشاورزی در کشور است پس افشای این جریان برای روشن ساختن حقیقت راجع به محصولات ترایخته  موارد ذیل را با مستندات علمی متذکر شده است:

مراکز علمی معتبر و دانشگاه‌های متعدد و مستقل و نیز نهادهای نظارتی بین المللی متعددی از جمله سازمان بهداشت جهانی و سازمان خواروبار جهانی  به این نتیجه رسیده‌اند که محصولات تراریخته برای مصرف انسان و محیط زیست ایمن هستند [3-1].

مطالعات زیادی این محصولات را از نظر سلامت مورد بررسی قرار داده‌اند که یکی از جالب توجه‌ترین آنها گزارش اتحادیه اروپاست. این گزارش محصول مشارکت 500 گروه تحقیقاتی مستقل در 130 پژوهش طی 25 سال با هزینه 300 میلیون یورو است.

این مطالعه در نهایت نتیجه گرفته است که محصولات تراریخته مانند فرآورده‌های کشاورزی سنتی سالم هستند. نکته قابل توجه اینکه گزارش کمیسیون اروپا در مورد غذاهای حاصل از مهندسی ژنتیک بر پایه پژوهش‌های مستقل از شرکت‌های فن‌آوری زیستی انجام شده است [4]. در اروپا برای جامعه علمی کاملاً روشن است که غذاهای حاصل از محصولات تراریخته بی‌خطر هستند. مشاور علمی کمیسیون اروپا گفته است: «مصرف غذاهای تراریخته بیشتر از مصرف غذاهایی که به‌شیوه مرسوم تولید می‌شوند خطر ندارد [5]» یا به‌عبارت دیگر از آنها سالمترند. بررسی و جمع‌بندی 1783 مقاله علمی معتبر که به بررسی اثرات غذاهای GM بر سلامت انسان و محیط زیست در فاصله سال‌های 2002 تا 2012 پرداخته بودند نیز به‌وضوح نشان داد که به‌طور خلاصه، غذاهای اصلاح شده ژنتیکی از گسترده‌ترین موضوعاتی است که تاکنون مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته‌اند و تاکنون هیچ مدرک معتبری وجود ندارد که تهدید GMOها را بر محیط زیست و سلامت نشان دهد.

نتیجه نهایی این مقاله که در مجله Critical Reviews in Biotechnology به چاپ رسیده است دلیل بی‌اعتمادی مدعیان و مخالفان تراریخته‌ها را در دروغ‌های روانشناسی، سیاسی و بحث‌های کاذب نهفته دانسته است. این نتیجه‌گیری مبنی بر سلامت محصولات تراریخته برآیندی از تحقیقات مختلف و مستقل انجام شده در دنیا در ارتباط با محصولات تراریخته در دهه گذشته بوده و از یافته‌های مرتبط با تحقیقات مهندسی ژنتیک که به‌صورت مقالات عمومی، مقالاتی مرتبط با اثرات زیست‌محیطی و مقالاتی در زمینه ایمنی مصرف و قابلیت ردیابی آنها تحقیق و نگاشته شده‌اند، حاصل شده است [7]. انجمن پزشکی انگلستان، متنی با عنوان بررسی جامع اطلاعات مربوط به غذاهای اصلاح‌شده ژنتیکی منتشر کرده است. در این متن آمده است: «غذاهای تولید شده از محصولات اصلاح‌شده ژنتیکی توسط صدها میلیون نفر در سرتاسر دنیا به‌مدت 15 سال مصرف شده‌اند و هیچ گزارش یا شکایتی از بیماری وجود ندارد (این در حالی است که بیشتر مصرف کنندگان این محصولات ساکن کشورهایی مانند آمریکا بوده‌اند که مردم آنها بیشتر اهل شکایت هستند)» [8]. دیوان عالی فرانسه نیز اعلام کرد دولت هیچ مدرک معتبری در مورد آسیب محصولات تراریخته به انسان یا محیط زیست ندارد [9].

در خصوص ادعای افزایش سه‌برابری سم در محصولات تراریخته، بدون اشاره به هر نوع مستندی (یا حداقل نام مجله علمی) باید گفت بر اساس مقاله‌ای علمی  که در سال 2014 در مجله PLoS ONE منتشر شد، در آن به بررسی اثرات زراعی و اقتصادی محصولات اصلاح شده ژنتیکی پرداخته است. در این مقاله با بررسی 147 مقاله علمی معتبر اثبات می‌کند که فن‌آوری محصولات حاصل از مهندسی ژنتیک و تراریخته‌ها استفاده از آفت‌کش‌های شیمیایی را 37 درصد کاهش داده است. همچنین میزان محصول 22 درصد افزایش داشته و افزایش سود کشاورزان 68 درصد بوده است". این مطالعه که شواهدی قوی از مزایای محصول تراریخته برای کشاورزان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را نشان می‌دهد اظهار امیدواری کرده است که انتشار این نتایج، افزایش اعتماد عمومی به این فن‌آوری را در پی داشته است [6].

1. DeFrancesco L (2013) How safe does transgenic food need to be? Nature Biotechnology 31: 794–802.
2. European Academies Science Advisory Council (2013) Planting the Future: Opportunities and Challenges for Using Crop Genetic Improvement Technologies for Sustainable Agriculture (EASAC, Halle, Germany).
3. European Commission (2010) A Decade of EU-Funded GMO Research 2001-2010. European Commission, Brussels.
4. http://www.isaaa.org/kc/cropbiotechupdate/article/default.asp?ID=7082
5. http://www.euractiv.com/innovation-enterprise/commission-science-supremo-endor-news-514072
6. Klumper W, Qaim M (2014) A Meta-Analysis of the Impacts of Genetically Modified Crops. PLOS One, 9 (11) e111629.
7. Nicolia A, Manzo A, Veronesi F, Rosellini D (2013) An overview of the last 10 years of genetically engineered crop safety research. Critical Reviews in Biotechnology. 1549-7801. DOI: 10.3109/07388551.2013.823595.
8. Key S, Ma J, Drake P (2008) Genetically modified plants and human health. J R Soc Med 2008: 101: 290–298. DOI 10.1258/jrsm.2008.070372
9. http://www.reuters.com/article/us-france-gmo-idUSTRE7AR19H20111128
10. Blancke S, Breusegem F.V., Jaeger G.D. Braeckman J. Montagu M.V (2015) Fatal attraction: the intuitive appeal of GMO opposition. Trends in Plant Science. 20 (4), 414-418
  • ۱
  • ۰

تراریخته چیست سلامت طبیعت محیط زیست

اخیرا برخی سودجویان که آلوده منافع فناوری هراسی هستند علیه برنج تراریخته ایرانی نوشته‌هایی را در برخی سایت‌های خبری منتشر می‌کنند. این عده به دروغ مدعی شده‌اند که فناوری تراریخته آسیب‌هایی دارد و بر اساس یک تحقیق دانشجویی نیمی از برنجها در بازار کشور تراریخته است. در ذیل یکی از اساتید و دانشمندان برجسته بیوتکنولوژی کشاورزی به این جریان خطرناک پاسخ داده‌اند:

متاسفانه گرارش وجودبرنج تراریخته در بازار ایران با پیشداوری مضر بودن ان روان مردم را هدف قرار داده است. جمله آخر پروفسور آشنای ما [علی کرمی غیرمتخصص در زمینه پدافند غیرعامل] را هم ببینید. می‌گوید اگر داخلی باشد فاجعه است!!! یعنی خارجی تولید بکند و بدون اطلاع و اجازه ما به ایران بفرستد اشکالی ندارد یا کم اشکال است. اما اگر ایرانی تولید کند فاجعه است!!! ای درود بر تو و هفت جد و آبادت استاد پدافند عامل!

اما داستان چیست؟ یک شرکت خصوصی که با هدف اقتصادی و با فعالیت ردیابی محصولات تراریخته تاسیس شده و فعال است یک طرح دانشجویی می دهد به یک دانشجوی تازه کار کم اطلاع که برو بررسی کن و ببین برنج های تراریخته در بازار وجود دارند یا نه.شرکت چه نفعی از این ماجرا می برد؟ واقعیت این است که این شرکت ها دنبال این موضوع هستند تا با جنجال ایجاد کردن مسیولین را وادار کنند تا به آنها کار ارجاع دهند. اگر بنا باشد محصول تراریخته مثل سایر محصولات غیرتراریخته باشد چه کسی برای تست آن پول می دهد؟ هیچ کس! پس باید کاری کرد که حتی محصولات غیر تراریختهدهم تست شوند و برای این شرکت کار ایجاد شود. چی بهتر از استادی که تا کنون در زندگی و رزومه اش یک بار کلمه تراریخته وجود نداشته است! با یک پی سی آر ناشیانه و صد در صد مردود خانم دانشجو مدعی می شود 48 درصد از همه انواع برنج های داخلی و خارجی در بازار تهران و کرج تراریخته هستند! ادعایی که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد. این موضوع به صورت پوستر در یک همایش داخلی ارایه می شود و مانند بسیاری از پوسترهای دبگر جلب توجه نمی کند. اما فناوری هراسانی که از سه ماه پیش اتاق براندازی و اتاق جنگ راه انداخته اند تا از کشور را از این فناوری محروم کنند عملیات باستانشناسی را تا جایی پیش می برند که نامه ای از دکتر ظریف مربوط به 16 سال پیش را بیرون می کشند و به استناد آن مدعی می شوند که پژوهشگران ایرانی تلاش می کنند صفات درنده خویی کوسه ها و رذیله هوکها را به انسانهای کشورمان منتقل و مردان ما را عقیم کنند!!!؟

همین اتاق بحران که پروفسورهای خودخوانده ای هم در آن عضو فعالند همین پوستر ناچیز بی ارزش را مستمسک قرار داده و ادعای آن را تکرار می کنند. معدودی از رسانه‌ها هم خوشحالند که برای چند روزی خوراک تشویش اذهان دارند!

در جهان تنها 7 نوع برنج تراریخته مجوز تولید دریافت کرده اند. این فناوری بسیار پیچیده است و دستیابی به این فناوری در سال 1383 مورد افتخار ایران بوده و در صدها هزار سایت باتحسین از آن یاد شد و جوایز ملی و بین المللی متعددی را از ان نگارنده کرد. برنج تراریخته ایرانی مقاوم به آفات است و بنابراین تولید آن مستلزم قطع مصرف سموم حشره کش شیمبایی خطرناک است.

برنج تراریخته پس از انجام 9 سال مطالعه ایمنی مشتمل بر مطالعات زیستمحیطی، تاثیر بر حشرات غیر هدف، آزمایشات تغذیه حیوانی و آزمایشات وسیع این همانی و مولکولی و مزرعه ای سرانجام با دعوت رسمی وزیرجهاد کشاورزی از دکترعارف در سال 1383 برداشت شد و درسال 1384 تولید انبوه شد. مجوز رهاسازی این محصول در سال 1382 پس از تایید انالیز احتمال خطر از سوی دستگاه های مختلف از سوی قایم مقام پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی صادر شد. سلامتی و ایمنی این محصول به 14 روایت اثبات شده و به تایید . اما کوردلان فناوری هراس همچنان ادعا می کنند که نه سلامتی و نه زیان اور بودن ان به اثبات نرسیده است!!!. راستی من اگر از آقای سمسع زاده و دوستان دیگر بخواهم سندی مبنی بر تایید سلامتی قورمه سبزی یا شله زرد ارائه دهند قادر خواهند بود؟ اما واقعیت این است که تمام آزمایشات عدم هر نوع تاثیر سوء و زیان را اثبات کرده اند. اگر دوستان اطلاع از نتایج این پژوهش ها ندارند به جهالت انها مربوط است نه به فقدان آن. 

نکته مهم دیگراینکه به جز برنج تراریخته ایرانی که در سالهای 1383 و 1384 تولید انبود شد و به مصرف مردم رسید و به جز کشور چین که قریب یک دهه است که درسطح چند هزار هکتار برنج تراریخته را کشت می کند هیچ کشوری برنج تراریخته تولید نمی کند!!! بنابراین، پیدا کنید پرتقال فروش را.

این شرکت تجاری و ان دانشجوی عزیز نباید توجیه و توضیحی بر یافته های مورد ادعای خود داشته باشد و پیش از انتشار ان با دو نفرمتخصص موضوع را در میان بگذارد؟ پیدا شدن برنج خارجی تراریخته (که اصولا وجود ندارد) در ایران به همان اندازه عجیب است که بگوییم 48 درصد گوشت های دوارداتی ایران از عربستان گوشت خوک هستند! خسن و خسین سه دختر مغاویه هستند! نه ایران از عربستان گوشت وارد می کند و نه عربستان در بازار خودش گوشت خوک دارد چه برسد به صادرات آن. برنج های وارداتی ایران در حال حاضر بیشترشان هندی و پاکستانی و کمی هم تایلندی هستند.

بنابراین هیچ یک از کشورهایی که ما از انها برنج وارد می کنیم متاسفانه حتی یک وجب تولید برنج تراریخته ندارند و تراریخته بودن آنها در خوشبینانه ترین حالت یک اشتباه فاحش انالیز از سوی آن دانشجوی عزیز بوده که استاد محترمه با هدف استفاده از امتیاز ناچیز آن و شرکت یاد شده با هدف سودجویی به انتشار آن اقدام کرده اند.

از سوی دیگر وزارت بهداشت طی اطلاعیه ای رسمی این گزارش را رد کردهداست. مرجع ملی ایمنی زیستی و معاون وزیر بهداشت و رئیس سازمان غذا و دارو به صراحت این گزارش را تکذیب کرده اند و ضمن آرزوی روزی که تا صد درصد برنج های کشورمان تراریخته شوند اعلام کرده اند که حتی یک درصد از برنج های ایران و جهان هم تراریخته نیستند. 

اما متاسفانه این گزارشات باب میل فناوری هراسان و کیهانیان نیستند.
در گزارش مزبور معلوم نیست تناقض میان علم و ثروت در ماجرای برنج تراریخته چیست؟ شاید تناقض ثروت را باید در دلارهای سبزی جستجو کرد که تحت پروژه ملی توانمندسازی ایمنی زیستی کشور وارد ایران شده و در اختیار فناوری هراسان و مخالفین تولید محصولات تراریخته قرار گرفته است. زمان همه چیز را روشن خواهد کرد و پژوهشگران این کشور تا انتها ایستاده اند.
  • ۱
  • ۰

نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که گیاهان تراریخته به صورت عادی نیز در طبیعت تولید شده و مورد استفاده انسان قرار گرفته‌اند.

به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا، نتایج یک تحقیق علمی جدید که در سال 2015 میلادی در شماره 112 مجله علمی بسیار معتبر PNAS منتشر شده است، نشان می‌دهد که گیاه سیب‌زمینی شیرین یک گیاه تراریخته است که حدود هشت هزار سال قبل از طریق انتقال یک ژن از یک باکتری خاکزی موسوم به باکتری آگروباکتریوم در طبیعت تراریخته شده است.

انتقال این ژن از باکتری به گیاه که در شرایط طبیعی روی داده، باعث شده است که ریشه این گیاه متورم و بزرگ شده و بدین‌ترتیب غده‌های خوشمزه‌ای به وجود بیاید که هزاران سال است در سبد غذایی انسان در سرتاسر قرار جهان قرار دارد. ژنی که از باکتری به گیاه منتقل شده است، نوعی هورمون رشد در گیاه تولید می‌کند که منجر به بزرگ‌شدن ریشه گیاه می‌شود.

این کشف از طریق مقایسه رمز ژنتیکی گیاه سیب‌زمینی شیرین با رمز ژنتیکی باکتری حاصل شده است. کشف رمز ژنتیکی روشی نسبتاً جدید است که در آن توالی تمام رمز ژنتیکی موجود در DNA یک موجود مانند باکتری و سیب‌زمینی شیرین به دست آمده و در رایانه‌ها ذخیره می‌شود.

آنگاه با استفاده از رایانه می‌توان به مقایسه این رمزها پرداخت و رمزهای مشابه در بین موجودات مختلف که نشاندهنده‌ی منشاء یکسان آنهاست کشف می‌شود. اما در اصل، کشف رمز ژنتیکی وسیله‌ای برای کشف رمز و راز ژن‌ها و چگونگی کارکرد آنهاست.

رمز ژنتیکی انسان نیز به همین روش در سال 2003 میلادی کامل و منتشر شد و به این ترتیب، روش‌های جدیدی در شناسایی ژن‌ها و درمان بیماری‌ها به وجود آمد.

مقایسه رمز ژنتیکی گیاه سیب‌زمینی شیرین و باکتری آگروباکتریوم نشان داد که توالی یک ژن موجود در گیاه دقیقاً مشابه توالی ژنی است که پیش از این در باکتری آگروباکتریوم کشف شده بود. از آنجا که پیش از این کشف شده بود که باکتری مذکور به عنوان یک مهندس ژنتیک طبیعی عمل می‌کند و به عنوان قسمتی از چرخه زندگی خود به انتقال ژن به سلول‌های گیاه می‌پردازد و سلول‌های گیاه را وادار به تولید مواد قندی خاصی موسوم به اوپین‌ها می‌کند که مورد نیاز و مصرف باکتری قرار می‌گیرد، انتقال ژن مذکور در نتیجه عمل همین باکتری، طبیعی‌ترین فرضی است که به ذهن دانشمندان خطور می‌کند. به هر حال، نتایج مطالعه مذکور نشان داد که این همان اتفاقی است که رخ داده است.

سیب‌زمینی شیرین با نام علمی Ipomoea batatas گیاهی از خانواده پیچک (Convolvulaceae) است و تراریخته شدن آن باعث امکان استفاده غذایی از آن به وسیله بشر و اهلی‌شدن و زراعی شدن این گیاه شده است.

گفتنی است که پیش از این برخی از محافل فناوری‌هراس به القای این شبهه پرداخته بودند که انتقال ژن از باکتری به گیاه هرگز در طبیعت رخ نمی‌دهد و با این فرضیه غیرعلمی خود نتیجه‌گیری می‌کردند که فرایند مهندسی ژنتیک، یک فرایند غیرطبیعی است!

دانشمندان و متخصصان مهندسی ژنتیک حتی قبل از انتشار نتایج این مطالعه نیز اعلام کرده بودند که فرایند مهندسی ژنتیک، یک فرایند طبیعی است که با تقلید از آنچه در طبیعت روی می‌دهد و در جهت منافع بشر در آزمایشگاه و با پیشرفته‌ترین فناوری زیستی در اختیار بشر انجام می‌گیرد و بشر با این ابزار در واقع سرعت تولید محصولات طبیعی را بیشتر می‌کند. نتیجه این مطالعه که به روشنی ثابت کرده است که فرایند انتقال ژن و مهندسی ژنتیک در طبیعت هم روی می‌دهد، خط بطلانی بر ذهنیت‌ها و پیش‌فرض‌های غیرعلمی این فناوری‌هراسان خواهد بود.

دانشمندان انتظار دارند که با گشودن رمز ژنتیکی سایر موجودات و از جمله سایر گیاهان در آینده نزدیک، موارد بسیار بیشتری از گیاهان تراریخته‌ای که در طبیعت به وجود آمده‌اند را مورد شناسایی قرار دهند.

منبع

  • ۱
  • ۰

تراریخته ارگانیک سلامتی محیط زیست جلوگیری سرطان

روزنامه کیهان با انگیزه و لحن کاملا سیاسی در تاریخ 15 اسفند 94 مطابق رویه معمول خود مطلبی سراسر دروغ و غیرعلمی علیه فناوری مهندسی ژنتیک منتشر و ضمن ناسالم دانستن محصولات اصلاح‌شده (تراریخته) ادعا کرده با تخلفات مسئولان در این حوزه بازار ایران پر شده است از این ارقام داخلی و خارجی این محصولات و احتمال بیماری مردم می‌رود و... . بخشی از ادعاهای این گزارش با وزارت بهداشت مرتبط بود که طی اطلاعیه‌ای پاسخ آن توسط این وزارتخانه منتشر شد. بخش دیگری اما بی‌پاسخ ماند. غیر از اتهامات قابل پیگردی که در این نوشته به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری وارد شده است، دروغ‌های ذیل در آن منتشر شده است:

ـ وجود امواج مخالفت عمومی با ترویج تراریخته که اولا مقصود از آن تنها چند سایت خبری معلوم الحال هستند و ثانیا محصولات تراریخته مطابق اسناد بالادستی نظام مانند سند ملی زیست‌فناوری و برنامه‌های توسعه از ارکان پیشرفت کشور بوده و ترویج آن وظیفه دولت به ویژه ستاد زیست‌فناوری معاونت علمی و فناوری دانسته شده است.

ـ کشاورزی سالم و ارگانیک (مورد تاکید در سیاست‌های ابلاغی محیط زیست) در برابر کشت تولید و کشت محصولات ترایخته القا شده است در حالی که برنج و پنبه تراریخته ایرانی توانسته است سموم سرطان زا و مخرب محیط زیست را حذف کند و این امر کشاورزی سالم و ارگانیک را تامین می‌کند. این طرفداری افراطی و کور از محیط زیست که از سوی نهادهایی چون حزب صهیونیستی صلح سبز و محیط زیست ملل متحد هدایت می‌شود در برابر عوامل اصلی تخریب سلامت و محیط زیست بلاتکلیف است ولی در ترجمه کورکورانه موضع‌گیری‌های غیرعلمی و افراطی علیه فناوری‌های مفید و سالم، بسیار پرتلاش است.

ـ تأکید بر «تولید انبوه و تجاری‌سازی محصولات تراریخته» در اسناد بالادستی از جمله لایحه برنامه ششم مغایر با پروتکل کارتاهنا و قانون ایمنی زیستی دانسته شده است. اولا پروتکل کارتاهنا دارای ضعف‌های علمی، ساختاری و حقوقی است که در تطبیق نظام حقوقی داخلی با آن باید مورد توجه قرار گیرد. ثانیا هدف از پروتکل کارتاهنا و قانون ایمنی زیستی قانون‌مند کردن فرایند صدور مجوز تولید محصولات تراریخته است نه جلوگیری از تولید آن. مطابق قانون ایمنی زیستی دستگاه صادرکننده مجوز موظف است سه ماهه مجوز تولید را صادر کند.

ـ ادعا شده تنها کشورهای فقیر و برخی در حال توسعه‌های عقب مانده اقدام به مصرف و عرضه گسترده محصولات تراریخته می‌کنند در حالی که کشورهای پیشرفته از سال 1996 تراریخته کشت می‌کنند و هم‌اکنون بسیاری کشورها از جمله شش کشور اروپایی، امریکا، کانادا، استرالیا، ژاپن، چین، هند، پاکستان، بنگلادش، چندین کشور افریقایی و... برای تولید و بهره‌مندی از تراریخته‌ها مجوز صادر کرده‌اند. این محصولات در سال 2014 با افزایش صد برابری در 28 کشور جهان توسط حدود 18 میلیون کشاورز و در 181 ملیون هکتار کشت شدند و در همه کشورها مصرف می‌شوند. تأثیرات قابل توجه کشت این محصولات در حفظ جنگلها و تنوع زیستی و بهره‌وری گزارش شده است. برای نمونه این امر باعث کاهش مصرف حشره کشهای شیمیایی تا 37 درصد، افزایش عملکرد محصولات زراعی تا 22 درصد و افزایش منافع صنعت کشاورزی تا 68 درصد شده است.

ـ دکتر کرمی که از دروغ پردازان و سرکوب‌گران فناوری تراریخته است رئیس انجمن بیوتکنولوژی ایران و متخصص این حوزه دانسته شده است در حالی که تخصص ایشان بیوتکنولوژی پزشکی است و در مباحث علمی راجع به ژنتیک گیاهی بی‌سواد محسوب می‌شود. همچنین ایشان رئیس انجمن بیوتکنولوژی ایران نبوده و با توجه به دروغ‌پردازی‌ها و مواضع مغرضانه و فناوری‌هراسانه وی در برابر همه اعضای جامعه بیوتکنولوژی کشور قرار گرفته است.

ـ تولید محصولات تراریخته مغایر با سیاست‌های پدافند غیرعامل دانسته شده است حال آنکه اگر قرار بر پیشگیری از ضربه دشمن از طریق غذایی باشد، باید محصولات وارداتی به صورت موردی مورد بررسی و آزمایش قرار گیرد. رویه حذف فناوری و تولید تراریخته نتیجه عکس داشته و صرفا کشور را در معرض آسیب‌های واردات و وابستگی قرار خواهد داد که یکی از این آسیب‌ها ضعف پدافند غیرعامل خواهد بود.

ـ این طور القا شده که افزایش سقط جنین، ناباروری و نازایی، سرطان و سکته‌های مغزی و قلبی ناشی از محصولات تراریخته بوده است. متأسفانه این ادعا که اخیرا در برخی سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی کپی پیست می‌شود هیچ مستند علمی که حاصل مطالعات منتشر شده در نشریات علمی باشد نداشته و ساخته ذهن دروغ‌پردازان علیه فناوری تراریخته است.

ـ در نوشته مذکور مطابق آمارها برنج تولید داخل تراریخته و خطرناک دانسته شده است در حالی که اولا مطابق جوابیه وزارت بهداشت به این گزارش آمارگیری مذکور صحت ندارد و ثانیا تنها گناه برنج تراریخته داخلی که سال آینده به تولید انبوه می‌رسد حذف سموم خطرناک و سرطان‌زا از مزرعه برنج‌کاران زحمت‌کش و آسیب‌پذیر و افزایش قابل توجه محصول است. روشن است که تنها برخی سودجویان واردات برنج و نهاده‌های شیمیایی از حذف تولید داخلی آن منتفع خواهند شد.

ـ آزمایشگاه‌های داخلی از بررسی محصولات تراریخته عاجز دانسته شده‌اند که این هم صرفا یک ادعای روزنامه‌ای بی‌ارزش است که در پاسخ وزارت بهداشت به گزارش مذکور پاسخ داده شده است.

 نوشته روزنامه کیهان

پاسخ وزارت بهداشت

  • ۱
  • ۰
تراریخته سلامت وزارت بهداشت جلوگیری از سرطان
روزنامه کیهان در تاریخ 15 اسفند 94 مطابق رویه معمول خود مطلبی سراسر دروغ و غیرعلمی علیه فناوری مهندسی ژنتیک منتشر کرده و ضمن خطرناک دانستن محصولات اصلاح‌شده (تراریخته) ادعا کرده که با تخلفات مسئولان در این حوزه بازار ایران پر شده است از این ارقام داخلی و خارجی این محصولات و احتمال بیماری مردم می‌رود و... . بخشی از ادعاهای این گزارش با وزارت بهداشت مرتبط بود که طی اطلاعیه‌ای پاسخ آن توسط این وزارتخانه منتشر شد: 
مدیر مسوول محترم روزنامه کیهان 
موضوع: جوابیه مطلب تحت عنوان «چرا قوت غالب ایرنیان باید ترایخته باشد» 
سلام علیکم؛ 
 احتراما، در پاسخ به مطلب درج شده در روزنامه تحت مدیریت حضرتعالی مورخ ۱۶/۱۲/۹۴، با عنوان «چرا قوت غالب ایرانیان باید تراریخته باشد»، به استحضار می‌رساند، محصولات تراریخته با فناوری‌ مهندسی ژنتیک و جدید‌ترین تکنولوژی‌های روز دنیا جهت ایجاد یا بهبود صفات تولید می‌شوند. این محصولات برای اولین بار در سال ۱۹۹۶در دنیا کشت شده است [و هم اکنون در 28 کشور جهان در سطحی وسیع کشت می‌شود]. بر اساس قانون ایمنی زیستی مصوب ۱۳۸۸، ضمن تاکید بر تولید و استفاده از اینگونه محصولات، بر رعایت اصول ایمنی زیستی توسط سه دستگاه اجرایی ذیصلاح... تاکید شده است. 
موجودات زنده تراریخته که در بازار تجارت جهانی تا کنون وجود دارند محدود و از جمله آن‌ها می‌توان به ذرت، سویا، کلزا، پنبه دانه، برنج، گوجه فرنگی، سیب زمینی، چغندر قند و پاپایا اشاره کرد که اغلب رخدادهای تراریختگی آن‌ها بعد از بررسی‌های وسیع انجام شده در خصوص ارزیابی مخاطرات احتمالی آن‌ها بر محیط زیست و سلامت انسان، توسط کشورهایی مانند اتحادیه اروپا، ژاپن، کره جنوبی و... مورد تایید برای مصرف به عنوان غذای انسان و دام قرار گرفته است
در ایران، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مسوول تضمین ایمنی موجودات زنده تراریخته و محصولات آن‌ها بر سلامت انسان بوده که در این راستا ضمن تدوین ضوابط مربوطه و به روزرسانی مرتب آن‌ها،... هر یک از موجودات زنده تراریخته و محصولات آن‌ها که مصرف مستقیم یا غیر مستقیم انسانی دارند، در سازمان غذا و دارو توسط واحد‌های مربوطه و طبق ضوابط تدوین شده مورد به مورد بررسی و پس از تایید از نظر ایمنی و سلامت برای انسان مجوزهای لازم را دریافت می‌کنند...
در حال حاضر دانه‌های روغنی و سایر موجودات زنده تراریخته و محصولات آن‌ها که مصرف انسانی دارند، در مبنای ورود به کشور از نظر تراریختگی کنترل [می‌شوند] و سازمان غذا و دارو در وزارتخانه متبوع متصدی این امر است. لازم به ذکر است، با توجه به انتشار اخباری درخصوص وجود برنج تراریخته در کشور، از سال ۱۳۹۲ تا کنون تعداد زیادی برنج تولیدی و وارداتی طبق جدید‌ترین روش‌های معتبر علمی در آزمایشــگاه‌های همکار از نظر تراریختگی تحت بررسی قرار گرفته‌اند که هیچکدام از آن‌ها تراریخته نبودند. 
خواهشمند است دستورات لازم نسبت به انتشار جوابیه فوق در‌‌ همان صفحه‌ای که مطلب مورد نظر به چاپ رسیده بود را صادر فرمائید. 
مهندس محمد هاشمی
مدیر روابط عمومی سازمان غذا و دارو
  • ۰
  • ۰

از سال 1996 در بسیاری از کشورها در هر پنج قاره جهان انواع مختلفی از محصولات تراریخته (اصلاح شده) پس از گذراندن آزمایش‌های دقیق و مورد تأیید مجامع جهانی با موفقیت مورد رهاسازی و کشت و کار و نهایتاً، مصرف قرار گرفته‌اند. 

فناوری محصولات تراریخته تا کنون باعث کاهش مصرف سموم آفت‌کش شیمیایی تا 37 درصد، کاهش انتشار گاز CO2 تا 28 میلیارد کیلوگرم (معادل خروج 12٫4 ملیون خودرو افزایش عملکرد محصولات زراعی تا 22 درصد و افزایش سود کشاورزها تا 68 درصد وصرفه جویی در کشت 132 ملیون هکتار زمین شده است و از این راهها به رفع فقر و امنیت غذایی، توسعه پایدار و تغییر اقلیم، تنوع زیستی و محیط زیست کمک کرده‌است. 

چندی است اما مخالفت‌های عجیب و غریبی با تولید این محصولات سالم و ضروری شنیده می‌شود. گاه این استدلال عجیب را بیان می‌کنند که هنوز دلیلی در خصوص نبود تاثیرات منفی این قبیل محصولات بر سلامت انسان، دام و محیط زیست ارائه نشده است که از این بیان مشخص است هدف نهایی این عده صرفا ایراد شبهات غیرعلمی بر درستی فرایندهای علمی انجام شده برای جلوگیری از تولید این محصولات است. حال منشأ این فناوری‌هراسی آشکار مافیای نهاده‌های شیمیایی کشاورزی است یا منشأ دیگری دارد کاری نداریم.

در ماه سپتامبر سال 2012 میلادی، مقاله‌ای با عنوان «سمّیّت درازمدت علف‌کش راندآپ و یک ذرت تراریخته‌ی مقاوم به راندآپ» از سوی سرالینی و همکاران در مجله‌ ‌Food and Chemical Toxicology به چاپ رسید که حجم عظیمی از تبلیغات علیه این محصولات را به صورت‌های گوناگون به دنبال داشت و ادعا می‌کرد که مصرف طولانی مدت یکی از این محصولات، باعث ایجاد تومور در موش‌ها می‌شود. یکی از این هجمه‌های تبلیغاتی، انتشار فیلمی به نام «لحظه‌ای از حقیقت» بود که در ایران توسط یک سازمان مردم‌نهاد و غیردولتی ولی کاملاً غیرمرتبط با محصولات تراریخته به فارسی دوبله شد و در حجم نسبتاً وسیعی در بین خانواده‌های ایرانی منتشر شده و باعث ایجاد تشویش اذهان عمومی در خصوص سلامت مصرف این محصولات شد.

دکتر الیاس مرتضوی، عضو هیات علمی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی در مقاله ای تحلیلی به بررسی روند تحقیق صورت گرفته توسط سرالینی که مبنای فیلم قرار گرفته پرداخته و استنتاج به عمل آمده توسط نویسندگان مقاله و تهیه‌کنندگان فیلم «لحظه‌ای از حقیقت» مبنی بر سرطان‌زا بودن ذرّت تراریخته را بیش از یک استنتاج علمی، یاوه‌سرایی توصیف کرده است.

به گفته مرتضوی، «فیلم «لحظه‌ای از حقیقت» آنگونه که سازندگان آن بیان می‌کنند، فیلمی برای ارائه نتایج تحقیقاتی است که به سرپرستی گیلز-اِریک سِرالینی، استاد بیولوژی مولکولی در دانشگاه کائن نورماندی، فرانسه بر روی موش‌های تغذیه‌شده با دانه‌ی ذرّت تراریخته مقاوم به علف‌کش (رقم NK603) و علف‌کش راندآپ - هر دو ساخت شرکت مونسانتوی آمریکا - انجام شده است.

بنا به ادعای نویسندگان، تحقیق مذکور در یک دوره‌ی دوساله از سال 2010 تا 2012 و برای برطرف کردن نقص تحقیقات (به زعم نویسندگان مقاله) بر روی آثار درازمدت محصولات تراریخته بر روی مصرف‌کنندگان انجام شده است. به نظر این نویسندگان، تحقیقاتی که بر روی آثار تغذیه‌ای این محصولات تاکنون انجام شده است، در یک دوره‌ی سه‌ماهه انجام شده است (هاموند و همکاران، 2004) که این زمان به نظر آنها، کوتاه بوده و کافی نیست. در فیلم توضیح داده می‌شود که خود شرکت مونسانتو از این ذرت در تغذیه 80 موش استفاده کرده است که آزمایش‌های خون، ادرار و بافت فقط بر روی 40 موش انجام شده که این زمان و این تعداد موش برای ارزیابی نتایج به هیچ وجه کافی نیست.

برای رفع این نواقص، گروه مذکور دست به انجام آزمایش‌هایی دوساله می‌زنند که آن را «دقیق‌ترین تحقیقی که تاکنون در این حوزه انجام شده» توصیف کرده و ادعا می‌کنند حداکثر پارامترهای زیستی را در بر گرفته و در آن آزمایش‌هایی بر روی کبد، ادرار و خون موش‌ها انجام شده است. با این وجود در فیلم فقط نماهای نزدیک و تکراری از حدود 10 نمونه‌ خون نشان داده می‌شود.

در فیلم، روش اجرای آزمایش شرح داده نمی‌شود و فقط عنوان شده است که از ذرّت تراریخته‌ی مقاوم به علف‌کش رقم NK603 به همراه مقداری از خود علف‌کش برای تغذیه موش‌ها استفاده می‌شود. علت استفاده هم‌زمان از این دو عامل اینگونه شرح داده می‌شود که یکی از دیگر نقائص تحقیقاتی که تاکنون بر روی محصولات تراریخته انجام شده است این است که در هیچ تحقیقی، هر دو عامل به صورت همزمان در نظر گرفته نشده است.

این فیلم به سرعت به بیان برخی از نتایج حاصل از تحقیق می‌پردازد و بدون اشاره به نتایج اصلی مندرج در مقاله، تعدادی از موش‌های مبتلا به انواع تومورهای شکمی، پستانی و غیره را نشان می‌دهد. هم‌چنین با نشان دادن چند گراف پیچیده و بدون تشریح یا حتی اشاره به اصل نتایج، به تأثیر بصری تومورهای بزرگی دل می‌بندد که اگر در انسان به وجود می‌آمدند، به بزرگی توپ بسکتبال می‌بودند. در آخر نیز بیان می‌شود که ذرّت تراریخته‌ی مقاوم به علف‌کش به همراه علف‌کش راندآپ موجب مرگ موش‌های ماده و برخی از موش‌های نر در این آزمایش در یک دوره‌ی دوساله می‌شود و این امر نشاندهنده‌ی سرطان‌زا بودن این محصول (و تلویحاً، تمامی محصولات تراریخته‌ی دیگر) خواهد بود. در نهایت از مقام‌های مسئول در اتحادیه‌ی اروپا می‌خواهد که «نور حقیقتی» که این نتایج بر ابهامات موجود در مورد محصولات تراریخته می‌افکند را مورد توجه قرار داده و در تصمیم خود مبنی بر مجوز دادن به کشت دو محصول تراریخته ذرّت و سیب‌زمینی و واردات 27 میلیون تنی سویای تراریخته تجدید نظر کند.

تصویر دروغ برای القای سرطان زا بودن محصولات تراریخته

برای نقد این فیلم، ابتدا لازم است ببینیم که پژوهش مورد اشاره به چه صورت انجام شده است؟

اصل تحقیق چه بوده است؟

در این پژوهش از محصول ذرّت تراریخته‌ی رقم NK603 (مقاوم به علف‌کش راندآپ) در جیره‌ی غذایی موش‌ها به میزان صفر، 11، 22 و 33 درصد استفاده شده است. هم‌چنین، نیم درصد علف‌کش راندآپ نیز به صورت مستقیم به آب آشامیدنی این موش‌ها افزوده شده است.

در تحقیق تصریح شده است که موش‌هایی از نژاد «هارلن اسپراگیو-داولی» (Harlen Sprague-Dawley) به مدت دو سال در این تحقیق استفاده شده است. شصت موش نر و شصت موش ماده از این نژاد در گروه‌های ده‌تایی با جیره‌های مذکور مورد تغذیه قرار می‌گیرند، به صورتی که نیمی از آنها در آب آشامیدنی جیره‌ی خود، نیم درصد علف‌کش راندآپ داشته‌اند. در نهایت میزان مرگ و میر و میزان تومورهای موجود در بدن این موش‌ها مورد شمارش و ارائه قرار گرفته است.

ولی نتایج این مطالعه از چه قرار است؟

شکل یک در این تحقیق که در فیلم نیز به سرعت از آن عبور می‌شود، میزان مرگ و میر در موش‌های نر و ماده را نشان می‌دهد. نتایج این مطالعه در جدول 1 خلاصه می‌شود:

جدول 1

نویسندگان از این مطالعه نتیجه می‌گیرند که ذرّت تراریخته مورد استفاده در جیره‌ی غذایی موش‌ها موجب سرطان و مرگ و میر در موش‌ها شده است و تمام تمرکز فیلم نیز بر همین مطالب است. آنقدر بر این موضوع اصرار می‌شود که دُم خروس دروغ خود را نمی‌بینند و یا نمی‌خواهند ببینند.

چه ایرادی بر این تحقیق و نتایج آن وارد است؟

نخست آنکه در این مطالعه از نژادی از موش (موسوم به نژاد هارلن اسپراگیو-داولی) استفاده شده است که نژاد آزمایشگاهی بسیار معروفی از موش است که مستعدّ ابتلا به سرطان بوده و این بدان معناست که این نژاد به گونه‌ای تولید شده است که بیماری سرطان چه با ذرّت تراریخته و چه بدون آن، به صورت خود به خودی در این نژاد ایجاد خواهد شد! هدف از ایجاد چنان نژادی در موش، بررسی چگونگی بروز سرطان در موش و بررسی راه‌های درمان سرطان و استفاده از نتایج این تحقیقات در درمان سرطان‌های انسانی بوده است و با این توضیح دیگر واضح خواهد بود که در پژوهش مذکور از این نژاد به صورت نادرست استفاده شده و به عبارت دقیق‌تر، سوء استفاده شده است. منابع علمی در واکنش به نتایج مورد ادّعای همین مطالعه نشان داده‌اند که بیش از 70 تا 77 درصد موش‌های نر و 87 تا 95 درصد موش‌های ماده‌ی این نژاد در طول دوره‌ی زندگی خود به صورت خودبخودی به یکی از انواع سرطان مبتلا خواهند شد (ناکازاوا و همکاران، 2001)؛ بنابراین عجیب نیست که در نتایج این مطالعه، موش‌های ماده هم بیشتر به سرطان مبتلا شده و مرده‌اند.

بزرگ‌ترین اشتباهی که در این مطالعه رخ داده، همین است. با دانستن همین موضوع، همه‌ی استنتاج‌های به عمل‌آمده در مقاله زیر سوال خواهد رفت؛ چه اینکه هر متخصّص بی‌طرفی که می‌خواست چنین آزمایشی را انجام دهد از نژادهای عادّی موش استفاده می‌کرد - همچنان که مطالعات متعدّد دیگری نیز با استفاده از موش‌های عادّی انجام شده است - از آنجا که هیچ یک از مطالعاتی که با استفاده از موش‌های غیرمستعدّ ابتلا به سرطان انجام شده است، منجر به کوچکترین مشکلی برای موش‌ها نشده است و به این نکته حتّی در متن فیلم نیز اشاره می‌شود، نویسندگان تصمیم به انجام مطالعه‌ای با آن شرایط گرفته‌اند. قابلیّت ابتلا به سرطان در این نژاد به خصوص از موش موضوعی است که در فیلم مذکور کوچکترین اشاره‌ای به آن نمی‌شود و در اصل مقاله نیز به این موضوع اشاره نشده است.

در ثانی، آزمایش‌های این تحقیق، بدون تکرار انجام شده است. هر دانشجوی رشته‌های مرتبط با پژوهش در علوم تجربی، ریاضی و حتی علوم انسانی، و از جمله رشته‌های کشاورزی به خوبی می‌داند که در آزمایش‌های علمی برای پرهیز از اثرات ناخواسته‌ی ناشی از عدم دقّت آزمایش‌کنندگان و عدم یکنواختی موادّ آزمایشی (آزمایش‌شونده‌ها) بر داده‌ها و نتایج آن آزمایش، باید از عاملی به نام «تکرار» در آزمایش‌ها استفاده شود. این امر به مفهوم آن است که در یک آزمایش، آن عامل آزمایشی باید چند مرتبه به صورت همزمان و مستقلّ مورد آزمایش قرار گیرد و اثر نهایی آن عامل با در نظرگرفته شدن مجموعه‌ی نتایج حاصل از آن در تکرارهای مختلف، تعیین می‌شود. در غیاب تکرار، هر نتیجه‌ای که از یک آزمایش به دست آید، تصادفی و غیرقابل استناد تلقّی می‌شود. در واقع، فقط زمانی بر نتایج یک آزمایش صحّه گذاشته می‌شود که در تکرارهای مختلف، کم و بیش همان نتایج به دست آید. با این وجود، همانگونه که گفتیم، این ساده‌ترین اصل تحقیق علمی که هر دانشجویی آن را می‌داند، در کمال تعجّب توسّط یک «استاد» بیولوژی مولکولی رعایت نشده است! آیا می‌توان باور کرد که استاد بیولوژی مولکولی دانشگاه کائن نرماندی در فرانسه و یا یکی از همکاران وی، این اصل علمی را نمی‌دانسته است؟

البته بدون تکرار انجام شدن این آزمایش یک نتیجه‌ی دیگر هم دارد و آن اینکه این آزمایش به کلّی فاقد یک «آزمون آماری» هم هست که باز هم هر دانشجویی می‌داند که پژوهش‌ها، داده‌ها و نتایجی از این دست که فاقد استنتاج‌های آماری هستند، به هیچ عنوان قابل استناد، علمی و درست نخواهند بود! وجود آزمون‌های آماری یکی از شروط اصلی بررسی صحّت نتایج حاصل از پژوهش‌های علمی است. جالب آنکه نتایج این تحقیق به صورت نمودارهای آماری ارائه شده‌اند! گویی که با نتایج یک پژوهش مبتنی بر علم آمار که اساس یک تحقیق علمی درست را تضمین می‌کند، روبرو هستیم. آیا باز هم می‌توان پذیرفت که این گروه پژوهشی، با علم آمار و استنباط‌ها و استنتاج‌های آماری آشنا نبوده‌اند؟ آیا این اشتباه‌ها، تصادفی هستند؟

در نهایت اینکه، دقّت در همین نتایج منتشر شده از سوی سرالینی و همکاران (2012) بر روی همین موش های مستعدّ سرطان هم نکات جالب توجهی به دست می‌دهد که نویسندگان به عمد و به سادگی از کنار آن عبور می‌کنند:

1) بر اساس جدول شماره 1 این مقاله، موش‌های نری که در غذای آنها 22 و 33 درصد ذرّت ترایخته وجود داشته است، کمتر از گروه شاهد (یعنی موش‌هایی که ذرّت تراریخته نخورده‌اند) به سرطان مبتلا شده‌اند! و این یعنی اینکه اگر می‌شد به این نتایج اعتماد کرد، علی‌القاعده باید به این نتیجه می‌رسیدیم که ذرّت تراریخته باعث جلوگیری از بروز سرطان در موش‌های نر مستعدّ ابتلا به سرطان شده است!

2) موش‌هایی که در غذای آنها 33 درصد ذرّت تراریخته وجود داشته و به آب آنها علف‌کش راندآپ نیز اضافه شده بوده است، از نظر بروز سرطان با گروه شاهد تفاوتی نداشته‌اند!

3) وجود نیم درصد علف‌کش راندآپ در آب آشامیدنی موش‌های نر مورد آزمایش که 11 درصد غذای آنها ذرّت تراریخته بوده، باعث شده است که در مقایسه با شاهد (که آب آشامیدنی آنها فاقد علف‌کش بوده است) کمتر به سرطان مبتلا شوند!

4) وجود علف‌کش در موش‌های ماده و نر که در جیره‌ی آنها ذرّت تراریخته نبوده است، موجب افزایش مرگ و میر در جیره‌ی بدون علف‌کش نشده است. یعنی این علف‌کش به تنهایی باعث ایجاد سرطان بیشتر نشده است.

5) هم‌چنین نویسندگان و تهیه‌کنندگان فیلم توضیح نمی‌دهند که چرا موش‌هایی که نه ذرّت تراریخته خورده‌اند و نه در آب آشامیدنی آنها، علف‌کش وجود داشته است، به سرطان مبتلا شده و می‌میرند؟

مزرعه ذرت تراریخته در فیلیپین

این نتایج به چه معناست؟

این نتایج نشان می‌دهد که استنتاج به عمل آمده توسط نویسندگان مقاله و تهیه‌کنندگان فیلم مبنی بر سرطان‌زا بودن ذرّت تراریخته، بیشتر به یاوه‌سرایی شبیه است تا یک استنتاج علمی و باز هم به این نتیجه می‌رسیم که: «آمارها دروغ نمی‌گویند، بلکه دروغ‌گویان، آمار می‌سازند!».

اشکالاتی که به مقاله‌ی مذکور وارد است و به برخی از آنها اشاره شد، از حدّ اشتباه‌های علمی رایج بسیار فراتر است. به عبارت دقیق‌تر، دانشمندنمایانی در صدد آن بوده‌اند تا با جعل نتایج در یک مقاله‌ی به ظاهر علمی، خوراک ماشین‌های تبلیغاتی فناوری‌هراسان برای بدنام کردن فناوری زیستی و گریزاندن کشورهای جهان سوم از این فناوری پیشرفته (و در نتیجه، حفظ برتری علمی استعمارگران دنیای مدرن) را فراهم آورند. فیلم مذکور نیز در زمان اوج هیاهوی برپاشده پیرامون این موضوع ساخته شده است و متاسفانه توسط یک سازمان مردم نهاد مورد حمایت مالی و معنوی سازمان حفاظت محیط زیست در ایران به سرعت ترجمه و منتشر شده است.

اکنون این پرسش به وجود می‌آید که آن لحظه‌ی حقیقتی که این فیلم از آن دم می‌زند،و حتی نام فیلم را نیز مزیّن بدان ساخته است، کدام لحظه است؟

جالب آنکه تهیه‌کنندگان فیلم که خود بیش از دیگران به کُنه دروغ‌هایی که گفته‌اند، واقف هستند، صریحاً اذعان می‌کنند که دلایلی که ارائه می‌دهند برای اثبات ادعای دروغینی که مطرح کرده‌اند و بر آن لباس حقیقت علمی انکارناپذیر پوشانده‌اند کافی نبوده و برای اثبات این مدّعای گزاف خود، به زمان، تخصّص و امکانات بیشتری نیاز دارند. اینجاست که ما نیز مطابق قاعده‌ی «اقرار العُقلا علی انفسهم جائز» عدم کفایت این دلایل به ظاهر علمی در اثبات آن ادّعای گزاف را می‌پذیریم و بر بطلان آن استنتاج‌های سخیف رأی می‌دهیم.

واکنش منابع علمی به این نتایج

منابع علمی متعدّدی از تمام کشورهای جهان، مقاله‌ی مذکور را نقد و اشکالات متعدّد وارد بر آن را گوشزد کرده‌اند و نتایج و استنتاج‌های عجیب آن را مردود دانسته‌اند. اندکی جستجو در منابع علمی (مثلاً آرجو و همکاران، 2013 )، بی‌اعتباری این نتایج و به عبارتی دروغ‌گویی دانشمندنمایانی که بر مبنای ارائه‌ی آمارهای کذب سعی در فریب افکار عمومی داشته‌اند را بر ملا خواهد ساخت.

از میان خیل عظیم این مراجع علمی، به عمد مرجع ایمنی غذایی اتحادیه‌ی اروپا (2013) (EFSA) را به عنوان مثال ذکر می‌کنیم که در بررسی این مقاله و مستندات سازندگان آن ضمن اشاره به اشکالات متعدد اجرای این پژوهش، از جمله نژاد مورد استفاده و تعداد اندک موش‌های به کار رفته در آن و استنتاج‌های بی‌ارزش آن، اینگونه نتیجه می‌گیرد که «مقاله‌ مذکور فاقد کیفیّت علمی لازم برای اثبات عدم ایمنی ذرّت ترایخته و علف‌کش راندآپ است. به همین دلیل این مقاله تأثیری در ارزیابی‌های مرجع ایمنی غذایی اروپا در مورد راندآپ ندارد و این مرجع نیازی به بررسی مجدد ذرّت تراریخته‌ی NK603 نمی‌بیند.»

این مرجع به سرالینی و همکاران وی توصیه می‌کند که برای ادّعاهای خود شواهد علمی ارائه کنند که این امر صراحتاً به معنای ان است که در این مقاله مدارک و دلایل علمی وجود نداشته است.

علاوه بر این، آخرین خبرها حاکی از آن است که مجله‌ منتشرکننده‌ی مقاله به دنبال افزایش انتقادات علمی نسبت به محتوای این مقاله، ابتدا به نویسندگان مقاله پیشنهاد کرد که مقاله‌ی خود را پس بگیرند و پس از استنکاف سرالینی و همکاران از این امر، سردبیر مجله‌ در تاریخ 8 آذرماه 1392 ( 28 نوامبر 2013) یعنی کمتر از دو سال پس از انتشار، رسماً مقاله‌ مذکور را رد کرده و آن را از درجه‌ اعتبار ساقط اعلام کرد (سایت الزویر، 2013).

پایان ماجرا: رسوایی دروغ

اکنون که عیار این به اصطلاح «دقیق‌ترین تحقیقی که در زمینه‌ی ایمنی محصولات تراریخته انجام شده و حداکثر پارامترهای زیستی را در بر گرفته است» کاملاً عیان و مشخص شده است، انتظار می‌رفت که اظهار نظر مراجع علمی متعدّد در جهان مبنی بر ردّ نتایج و استنتاج‌های آن، پایانی باشد بر ادّعاهای گزاف سرالینی و گروه پژوهشی وی، حامیان مالی آنها و هوچی‌گرانی که با استناد به این مطالعه‌ی سراسر کذب و دستاویز قرار دادن شعار آزادی اطّلاعات و «دانستن، حقّ مردم است»، هیاهوی وحشتناکی در جهان به راه انداخته بودند که فیلم «لحظه‌ای از حقیقت»، تنها یک نمونه از آن است.

با این همه، سرالینی با لجاجت حاضر نشد که نسبت به پس گرفتن مقاله و ادعای خود اقدام کند. این است که در کمال تأسّف هم‌نوا با مادام رولان که گفت «ای آزادی! چه جنایت‌ها که به نام تو نمی‌کنند!» باید بگوییم که «ای حقیقت! چه دروغ‌ها که به نام تو انتشار نمی‌دهند!»

از این گذشته، اینک کاملاً واضح است که چنته‌ی بی‌مایگانی که در جهان و ایران عَلَم فناوری‌هراسی و عِلم‌ستیزی را بلند کرده‌اند، تا چه اندازه خالی است و به چنان نتایج مغشوشی تا آن حدّ دل‌خوشند که امکانات ملّی را که باید در خدمت پیشرفت علمی و توسعه‌ی ملّی قرار داده شود، صرف دوبله و انتشار فیلمی می‌کنند که دروغ بزرگی را به نام حقیقت جار می‌زند و الحقّ که «الغَریقُ یَتَشَبَّثُّ بِکُلِّ حَشیشٍ» و می‌بینیم که آنان که بدون ابر هم می‌بارند، با داشتن کوچک‌ترین لکّه‌ی ابری، چه سیل‌ها که به راه نمی‌اندازند، و چه کاه‌ها که به کوه مبدّل نمی‌کنند تا مردمی را از حقّ برخورداری از فناوری روز و مورد نیاز خود منصرف سازند.

آیا مسوولان نظارتی کشور در وضوح صرف منابع مالی برای پیشگیری از توسعه فناوری زیستی در کشور و در نتیجه، استمرار واردات محصولات حاصل از آن تردید دارند و در نهایت اینکه سود این تبلیغات سوء که باعث بحران امنیّت غذایی، واردات 16 میلیارد دلاری محصولات کشاورزی در سال 1391 و از جمله واردات بیش از 5 میلیارد دلاری محصولات تراریخته می‌شود، نصیب چه کسانی خواهد شد؟»

منبع

  • ۰
  • ۰

نمی‌دانم وزیر محترم کشاورزی ادعاهای برخی نمایندگان جاهل شورای شهر تهران را پاسخ داده‌اند یا خیر. حدود ده روز قبل یک نماینده محترم شورای شهر که ظاهرا تحت نفوذ مافیای چند میلیارد دلاری نهاده‌های شیمیایی کشاورزی است، در حضور وزیر کشاورزی گفته‌اند محصولات تراریخته در دنیا ممنوع است و به همین دلیل وجود آن در کشور ما نگران‌کننده است. (http://mehrnews.com/news/3570303)


اولا که به یمن تلاش جاهلان فناوری هراس بیست سال از تحولات عقب افتادیم و هنوز این علم در کشور در غل و زنجیر است. ثانیا محصولات تراریخته در سایر کشورها نه تنها ممنوع نیست بلکه از سال 1996 کشت می‌شوند و هم‌اکنون بسیاری کشورها از جمله شش کشور اروپایی، امریکا، کانادا، استرالیا، چین، هند، پاکستان، بنگلادش، چندین کشور افریقایی، ژاپن و... برای بهره‌مندی از تراریخته‌ها مجوز صادر کرده‌اند. گزارش سال 2014 کشت تراریخته در جهان حاکی است: در سال 2014 در 28 کشور جهان کشت شدند و در اغلب کشورها مصرف می‌شوند. افزایش صدبرابری سطح کشت محصولات تراریخته به دلیل مزایایی که داشته‌اند، از سال 1996 نشان میدهد که تراریخته‌ها سریعترین پذیرش را در فناورهای نو داشته‌اند. سال 2014 حدود 18 میلیون کشاورز حدود 181 ملیون هکتار را زیر کشت محصولات تراریخته بردند که تأثیرات قابل توجه آن در حفظ جنگلها و تنوع زیستی و بهره‌وری گزارش شده است.


در سال 2014، بادمجان تراریخته، برای اولین بار در بنگلادش، تجاری سازی شد و این کشور در حال آزمایشات مزرعهای سیب زمینی تراریخته و پیگیری وضعیت پنبه و برنج تراریخته است. آمریکا مجوز کشت سیب زمینی تراریخته و یونجه را صادر کرد. اندونزی مجوز کشت نوعی نیشکر مقاوم به خشکی را صادر کرد. برزیل مجوز کشت سویای تراریخته و نوعی لوبیای تراریخته مقاوم به ویروس را که در برزیل تولید شده است صادر کرد. ویتنام برای مجوز کشت ذرت تراریخته را صادر کرد. محصولات غذایی تراریخته دیگر در حال تولید شامل سویا در برزیل و آرژانتین، ذرت در فیلیپین، اسپانیا و آفریقای جنوبی، کلزا، چغندرقند و ذرت شیرین در ایالات متحده و کانادا، و سویا، پنبه، پاپایا و کدو در ایالات متحده آمریکا و پنبه در سودان، هند و پاکستان می‌شود. محصولات تراریخته جدیدی زیادی هم در راه هستند و فهرستی از 70 محصول بالقوه برای تولید ارائه شده است که شامل تعداد زیادی از محصولات جدید و ویژگیهای جدید، محصولاتی با روشهای مقابله با آفات و بیماریها است.


پذیرش فناوری محصولات تراریخته باعث کاهش مصرف حشره کشهای شیمیایی تا 37 درصد، افزایش عملکرد محصولات زراعی تا 22 درصد و افزایش سود کشاورزها تا 68 درصد شده است. همچنین محصولات تراریخته از راههای زیر به امنیت غذایی، توسعه پایدار و تغییر اقلیم و محیط زیست کمک کرده‌اند: افزایش تولیدات زراعی به ارزش 133 میلیارد دلار، تأمین محیط زیست بهتر با کاهش مصرف تقریباً 500 ملیون کیلوگرم ماده مؤثر حشره کشهای شیمیایی از سال 1996 تا 2012 به نحوی که تنها در سال 2013 به تنهایی باعث کاهش انتشار گاز CO2 تا 28 میلیارد کیلوگرم شد که معادل خروج 12٫4 ملیون خودرو از جاده ها به مدت یک سال بود، حفظ تنوع زیستی از طریق صرفه جویی در کشت 132 ملیون هکتار زمین از 1996 تا 2013 و کمک به رفع فقر از طریق کمک به بیش از 16٫5 ملیون کشاورز خردهپا و بیش از 65 ملیون نفر از خانواده های تحت پوشش این کشاورزان که جزء فقیرترین مردم جهان محسوب میشوند.


لینک گزارش 2014 وضعیت محصولات تراریخته: https://www.isaaa.org/resources/publications/briefs/49/toptenfacts/pdf/B49-Top10Facts-Farsi.pdf

  • ۰
  • ۰

تراریخته سرطان بیماری عفونت

دانشمندان گزارش کردند که یک ویروس تراریخته مورد آزمایش، در 30 بیمار مبتلا به سرطان کبد، با کشتن تومورهای عامل سرطان به طور قابل توجهی زندگی دوباره به بیماران بخشیده است. واکسن Pexa-Vec یا JX-594 از ویروس Vaccinia گرفته شده است که به عنوان واکسن برای چندین دهه مورد استفاده قرار گرفته است.
طبق این گزارش از مجله نیچر پزشکی Nature Medicine شانزده بیماری که برای درمان از دوز بالای این واکسن استفاده کردند به طور متوسط، مدت 1/14 ماه بیشتر زنده ماندند در حالی که سایر بیمارانی که با دوز پایین مورد درمان قرار گرفتند، به مدت 7/6 ماه زنده ماندند. درمان باPexa-Vec در هر دو دوز بالا و پایین نشان داد که اندازه تومور و جریان خون به تومورها کاهش یافته است.

منبع

  • ۰
  • ۰

اثرات زیانبار و کشنده سموم کشاورزی و کودهای شیمیایی امروز دیگر بر هیچ‌کس پوشیده نیست. درعین ‌حال رشد قابل توجه جمعیت کره‌زمین و نیاز به غذای بیشتر مانع از آن است که انسان بتواند به گذشته عقبگرد کند و کشاورزی سنتی یا ارگانیک درپیش بگیرد. این موضوع موجب شده است که کشت دانش‌بنیان تراریخته مورد توجه جهان واقع شود. براساس این روش کشت، عیوب گیاهان اصلاح‌ شده یا خواص برتر آنها تقویت می‌شود و گیاهانی با کیفیت بهتر تولید می‌شود. این رخداد فرآیند عجیب و غریبی نیست و نمونه این اصلاحات ژنی در طبیعت نیز به وفور اتفاق می‌افتد، اما مسأله اینجاست که فرآیندهای طبیعی با سرعت بسیار کند و درطول زمان‌های طولانی رخ می‌دهد.

برهمین اساس دانشمندان اقدام به تولید گیاهانی موسوم به BT کرده‌اند که نسبت به آفات مقاوم است و نیازی به سمپاشی ندارد. این اتفاق درواقع به منزله نوعی تولید تجاری ایمن است به این معنا که ما می‌توانیم تولید محصولات کشاورزی خود را به صورت قابل توجه افزایش دهیم. درعین این‌که نیازی به سمپاشی نداریم و سلامت محصول خوراکی حفظ می‌شود، اما پرسش اینجاست که در گیاهان BT چه فرآیندی رخ داده است. گیاهان BT درواقع نوعی پروتیین را از باکتری Bacillus thuringiensis به وام گرفته‌اند. پروتیین گرفته شده از این باکتری پروتیین‌های کریستالی ویژه‌ای هستند که خواص حشره‌کشی ویژه‌ای دارند. پروتیین Cry١Ab از بخش انتهای نیتروژنی پروتیین می‌شکند تا پروتیین فعال تولید شود. این پروتیین فعال به گیرنده‌های اختصاصی به بدن آفات می‌چسبد و موجب مرگ آنها می‌شود. به این ترتیب گیاه بدون استفاده از سموم خطرناک می‌تواند نسبت به آفات مقاوم باشد و تولید آن چندبرابر شود.

تولید گیاهان BT از ‌سال ١٩٩٠ میلادی یعنی 26 سال پیش با موفقیت مجوز تجاری‌سازی را در آمریکا دریافت کرد و درحال حاضر نه‌تنها درکشورهای اروپایی این گیاهان مورد استفاده قرار می‌گیرد که کشورهای بزرگ دیگر ازجمله استرالیا، اروگوئه، آفریقای جنوبی، فیلیپین، کلمبیا، برزیل، ژاپن، آرژانتین و کانادا نیز به این جمع پیوسته‌اند. قبل از تجاری‌سازی این گیاهان مطالعات و پژوهش‌های گسترده‌ای درباره تأثیر آن روی مهره‌داران انجام شد و این آزمایش‌ها بی‌خطربودن این گیاهان را برای انسان و سایر مهره‌داران تأیید کردند و هیچ داده‌ای بر خلاف این آزمایشات منتشر نشده است.

مطالعات جدیدتر نشان می‌دهد که گیاهان BT هیچ‌گونه اثرسوِء قابل ملاحظه‌ای روی حشرات سودمند و موجودات غیرهدف از قبیل کرم‌های خاکی، شکارگرها، پارازیت‌ها، میکروفلورها و بی‌مهره‌های موجود در خاک ندارد زیرا پروتیین BT فیزیولوژی کل گیاه را تغییر نمی‌دهد و امکان این‌که گیاه درمقایسه با گیاه اصلاح نشده مهاجم، هرز و ناخواسته شود و خطری برای محیط‌زیست ایجاد کند، وجود ندارد. پژوهش‌ها و داده‌های ارایه‌شده به نهاد حفاظت از محیط‌زیست آمریکا EPA یا Environmental Protection Authority نشان‌دهنده اثر قابل چشم‌پوشی گیاهان BT روی حشرات غیرهدف موجود در مزرعه است. از پروتئین Bt آفت‌کش‌هایی نیز تولید شده است که به‌عنوان آفت‎کش میکروبی مدت زیادی است استفاده می‌شوند و ایمن بودن آنها نیز ثابت شده است. به جز این EPA به‌طور دایم مطالعات موجود در موسسات ارزیابی ملاحظات محصولات Bt را بررسی و پیگیری می‌کند تا درصورت وجود هرگونه نگرانی، گزارش‌های رسمی خود را به سرعت منتشر کند.

این درحالی است که نتایج مطالعات همین نهاد اثبات می‌کند که استفاده بیش ازحد سموم و کودهای شیمیایی متداول درکشاورزی برای انسان و محیط‌زیست زیانبار است. این درحالی است که گیاهان تراریخته BT نه‌تنها به دلیل مقاومت نسبت به آفات و حذف قابل توجه سموم، سلامت و ایمنی بالاتری برای مصرف‌کنندگان دارند که در موارد بسیاری گزارش شده که گیاهان تراریخته به دلیل کاهش قابل توجه استفاده از سموم کشاورزی موجب افزایش تنوع زیست‌محیطی و درنتیجه آن، کشاورزی پایدار می‌شوند.

مسعود توحیدفر دکترای اصلاح نباتات، پژوهشگر و عضو هیأت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی

منبع

  • ۰
  • ۰
محصولات تراریخته به‌دلیل عدم‌مصرف سموم شیمیایی، تولید بیشتر به‌ازای واحد آب مصرفی و سایر نهاده‎ها مانند «زمان» و «زمین» مورد توجه طرفداران واقعی محیط‌زیست و غذای سالم قرار گرفته است.
درحال‌حاضر بیش از ١٨١میلیون هکتار از اراضی جهان به کشت محصولات تراریخته اختصاص دارد. ایران نیز با واردات و مصرف سالانه سه تا پنج میلیارد دلار از محصولات تولیدی کشورهای برزیل، آرژانتین، کانادا و سایر کشورها لااقل از جنبه بهداشتی و کیفیت برتر این محصولات از سالها پیش برخوردار شده است.
با وجود پیشتازبودن دانشمندان کشورمان در عرصه مهندسی ژنتیک و تولید محصولات تراریخته، به‌ویژه برنج و پنبه تراریخته، به دلیل عدم دانش کافی حاکم بر دولت‎های قبل و چه‌بسا همسویی با منافع سم‎فروشان، تولید داخلی این محصولات در آن دوره متوقف بود و دانشمندان پیش‌کسوت کشورمان مورد محاکمه قرار گرفتند تا راه واردات همچنان باز و منافع شرکت‎های چندملیتی مانند مونسانتو همچنان تأمین باشد.
با انتصاب دیگربار «محمود حجتی» به وزارت جهاد کشاورزی، پنجره‌های بسته‌شده در این شاخه اجتناب‌ناپذیر از فناوری و تولید ملی محصولات کشاورزی واگشوده شد تا تنها در دو سال، واردات گندم به کمتر از یک‌سوم کاهش یافته، کشت آزمایشی برنج تراریخته برای احیای بذور ازدست‎رفته آغاز شده، از پنبه تراریخته رونمایی، از پیش‌کسوتان تولید محصولات تراریخته اعاده حیثیت و فناوری‌هراسان از مصدر امور برکنار شدند.
پیام رئیس‌جمهور به همایش بیوتکنولوژی مبنی‌بر اینکه استفاده از محصولات تراریخته، هم ضرورت و هم انتخابی دلپذیر است و در صورت غفلت از این موضوع مورد شماتت نسل‎های آینده قرار خواهیم گرفت، نقطه عطفی در توجه به این فناوری مهم و سرنوشت‎ساز بود.
بازگشت دوباره دکتر «بهزاد قره‎یاضی» به ریاست پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی و حضور دانشمندان طراز اول مهندسی ژنتیک در هرم بالای مدیریتی در وزارت جهاد کشاورزی موجب شد تا فعالیت‎های مهندسی کشور با الهام از سیاست‎های اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری جان تازه‎ای بگیرد.
حضور بنیان‌گذار مهندسی ژنتیک جهان دکتر «ون مونتاگو» در ایران و اعطای جایزه مدال طلای وزارت جهاد کشاورزی از سوی وزیر جهاد کشاورزی، لغو آیین‎نامه بازدارنده قانون ایمنی زیستی از سوی شورای ملی ایمنی زیستی به ریاست معاون اول رئیس‌جمهور و حمایت بی‎دریغ معاون علمی و فناوری و وزرای علوم و بهداشت از توسعه بیوتکنولوژی امیدهای تازه‎ای ایجاد کرد. اگرچه به‌طور هم‌زمان و با پیشرفت‎های روزافزون در این زمینه و نزدیک‌ترشدن دانشمندان کشورمان به تولید ملی و تجاری محصولات تراریخته و غذای سالم، تحرک مخالفان فرنگی محصولات تراریخته و رفت‌وآمد آنها (که تجلی آن در همایش تجارت محصولات ارگانیک در اوایل شهریورماه در تهران بود) افزایش یافت، اما پژوهشگران کشورمان همچنان استوار و بی‎توجه به این مسائل به راه خود ادامه می‎دهند.  
دراین‌میان رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست که طبق ماده دو قانون ایمنی زیستی به‌عنوان یکی از اجزای دولت «مکلف» است که تمهیدات لازم را برای تولید و استفاده از محصولات تراریخته فراهم آورد، با امضای طوماری خواهان ممنوعیت محصولات تراریخته می‎شود و شاید ناخواسته پای در راه گذشتگان می‌گذارد.
خانم «ابتکار» به‌خوبی می‎داند که در صورت عدم علاقه به یک قانون باید پیشنهادات موردنظر خود را به‌صورت لایحه‎ای تقدیم مجلس کند و باز هم می‎داند چنین لایحه‎ای در همان گام اول در درون دولت و در همسویی با انجمن‎های علمی با مخالفت گسترده روبه‌رو خواهد شد. مجلس نیز هرگز به ایده‎‌های این‌چنینی رأی نخواهد داد. به نظر می‌رسد اولویت سازمان حفاظت محیط‌زیست این‌روزها باید رویارویی بیشتر با بحران زیست‌محیطی دامنگیر کشورمان و پیکار با ریزگردهایی باشد که حیات تعداد زیادی از هم‌وطنان ما را به مخاطره انداخته است.
دکتر نیراعظم خوش‎خلق‎سیما- متخصص ایمنی‌زیستی / رئیس پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی