پس از اعلام صریح دکتر ملکزاده، معاون پژوهشی وزارت بهداشت، مبنیبر تأیید سلامتی کامل محصولات تراریخته موجود در بازار مصرف داخلی و تأکید بر اینکه وزارت بهداشت تنها متولی اعلام سلامتی محصولات غذایی است، وزیر بهداشت نیز با بیان اینکه «نباید مردم را ترساند و حاشیهسازی کرد»، افزود: «از ١٠ سال پیش تاکنون هیچ موضوع جدیدی در حوزه واردات و کشت محصولات تراریخته رخ نداده و نخواهد داد و کارشناسان نظرات شخصی خود را وارد رسانهها نکنند». دکتر هاشمی تأکید کرد: «رسانهها در انعکاس اخبار مربوط به محصولات تراریخته دقت کنند و باعث نگرانی مردم نشوند و در حوزه برنج نیز هرچه عنوان میشود، شایعه است».
آمار رسمی کشور نشان میدهد که از حدود ٢٠ سال پیش واردات سالانه تا بیش از سه میلیارد دلار محصولات تراریخته برای رفع نیازهای استراتژیک کشور رقم خورده است. اگرچه واردات بیش از حد نیاز محصولات کشاورزی در دهه گذشته مورد انتقاد کارشناسان از جمله نگارنده بوده و هست، اما واقعیاتی را هم نمیتوان چشمپوشی کرد؛ واقعیاتی تلخ که تلاشی سخت را برای تغییر آن میطلبد. نمونههایی از این واقعیات که باید با لحاظ آن در مورد واردات محصولات کشاورزی از جمله محصولات تراریخته به آن توجه داشت، برای آغاز بحثی سازنده به شرح زیر در معرض نقد کارشناسان و دانشمندان قرار میگیرد.
١- کشور ایران در منطقهای خشک قرار گرفته و بحران آب تا حدی جدی است که برخی از غربیان را به این صرافت انداخته است که گویا قرار است تا ٢٠سال دیگر ایرانی روی نقشه وجود نداشته باشد چون همهچیز تبدیل به بیابان خواهد شد و مردم ناگزیر از مهاجرت! اگرچه این آرزو را نیز باید در ردیف آرزوی برخی برای ایجاد ناامنی در ایران تلقی کرد، اما واقعیت این است که جایی برای فشار بیشتر به آبهای زیرزمینی و استفاده از آبهای موجود برای کشاورزی سنتی باقی نمانده و باید در نحوه استفاده از آبهای موجود بهویژه تأمین حقابه زیستمحیطی تجدیدنظر جدی به عمل آید که بحث درباره آن مجال مستقلی میطلبد.
٢- به دلایل مختلف ازجمله دلیل پیشگفته، ایران از سه دهه قبل بیش از ٩٠ درصد از روغن خوراکی (سویا، ذرت و کلزا) و خوراک دام (ذرت، کنجاله سویا و کنجاله کلزا) خود را از خارج تأمین میکرده است. سرمایهگذاریهای بهعملآمده در دوره قبل مدیریت تیم مهندس حجتی برای کاهش ضریب وابستگی در این دو گروه محصول استراتژیک نیز در هشت سال مدیریت در دولت احمدینژاد بر باد رفت و در انتهای دولت دهم بیش از ١٦ میلیارد دلار محصول کشاورزی وارد کشور شد.
٣- بیش از ٨٢ درصد سطح زیر کشت جهانی، سویا، بیش از ٤٠ درصد ذرت و بیش از ٣٠ درصد کلزای تراریخته است و سهم تراریختهها در سبد تبادل جهانی بهمراتب بیشتر است.
٤- بهاینترتیب برای کشوری که بیش از ٩٠ درصد سویا و ذرت و کلزای مورد نیاز خوراک دام و روغن نباتی خود را از خارج وارد میکند چارهای جز الف) استمرار واردات تراریختهها و ب) تحقیق و توسعه تولید ملی تراریختهها باقی نمیماند. با تولید تراریختهها میتوان محصولات بیشتری که متحمل به خشکی و کمآبیاری هستند و محصولات بینیاز از مصرف سموم حشرهکش شیمیایی و علفکشهای خطرناک تولید کرد.
٥- تراریختهها ٢٠ سال است که رسما در سبد غذایی ١٩٣ کشور از ٢٠٠ کشور جهان قرار دارند. این محصولات در ١٨٠ میلیون هکتار از اراضی ٢٨ کشور جهان کشت و در اغلب قریببهاتفاق کشورهای دنیا مصرف میشوند. اتحادیه اروپایی، افدیاِی آمریکا، روسیه، ژاپن و... و سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی و سازمان خواروبار جهانی مصرف این نوع محصولات را مجاز اعلام کرده و بر زیانآورنبودن آن تأکید کردهاند. ماده ٢ قانون ایمنی زیستی جمهوری اسلامی ایران نیز کشت، واردات، صادرات و مصرف محصولات تراریخته را مجاز دانسته و دولت را مکلف به فراهمآوردن تمهیدات لازم برای این امور کرده است. مراجع تقلید عظام ازجمله مقام معظم رهبری نیز مصرف این نوع محصولات را جایز اعلام کردهاند.
٦- با وجود همه این شواهد، بلافاصله پس از اعلام عزم دولت مبنیبر تلاش برای تولید ملی برخی از محصولات تراریخته، هجمه سازمانیافتهای در فضای مجازی با حمایت دو خبرگزاری دلواپس و در صداوسیما علیه دولت و بهویژه برترین و بالندهترین پژوهشگران و واحدهای پژوهشی ملی کشور مانند پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک، پژوهشگاه رویان و پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی شکل گرفت. ترجیعبند این تهاجم که همچنان ادامه دارد، ادعاهای گزاف بدون مبنا و سراسر کذب «تراریختهبودن ٤٨ درصد برنجهای کشور» و «سرطانزایی، نازایی، اُتیسم و درندهخویی کوسهها و صفات رذیله خوکها در نتیجه مصرف تراریختهها» است! تنها استناد دلواپسانی که ٢٠ سال در مقابل واردات میلیاردی تراریختههای خارجی سکوت پیشه کرده بودند، پایاننامه دانشجویی بود که استاد راهنما و معاون پژوهشی دانشگاه ذیربط هم بر محدودیتهای تحقیق وی تأکید و نتایج آن پژوهش را فاقد قابلیت استناد اعلام کردهاند. تکذیب مرجع ملی ایمنی زیستی، وزیر علوم، وزارت جهاد کشاورزی و وزارت بهداشت مانع از آن نشد تا این مدعیان دلواپس دست از ادعاهای بیاساس خود بردارند و همچنان بر فضاسازی و واردات، تولید و پخش بهاصطلاح «مستند»هایی تأثیرگذار بر عوام پافشاری کرده و با استفاده از دو فرد مطرود جامعه علمی و پروفسورنامیدن آنها، دروغپردازیهای خود را تئوریزه کردند.
٧- نتیجه شایعاتی که وزیر بهداشت نسبت به آن هشدار دادهاند، نبود امنیت روانی مردم و مصرفکنندگانی است که رسانه ملی هرروز در مورد سرطانزایی و بیماریزایی بخش مهمی از غذای روزمره آنها هشدار میدهد درحالیکه نه مردم امکان اجتناب از این نوع غذا را دارند (چون بخش عمده روغن و خوراک دام آنها از نوع تراریخته است) و نه دولت جز تلاش برای افزایش تولید داخلی کار دیگری میتواند بکند (چون در بازار بینالمللی، بیشتر روغنها، دانههای روغنی و خوراک دام تراریخته هستند).
٨- سؤالی که باقی میماند این است که بالاخره چه نهادی در کشور باید از ایراد آسیب به روان مردم و مصرفکنندگان از یکسو و پژوهشگران و واحدهای پژوهشی ملی از سوی دیگر صیانت کند؟ آیا صداوسیما «واردات»، تولید و پخش برنامههای دلواپسکننده در حوزه غذا را متوقف خواهد کرد؟ همه با هم در انتظار اقدامات متناسب رئیس جدید صداوسیما خواهیم ماند.
انتظار میرود طیف وسیعی از محصولات مهندسی ژنتیک با مصارف مختلف در حوزههای پزشکی، کشاورزی و محیط زیست، دامپروری، آبزیان و شیلات، درختکاری، خوراک دام، میکروارگانیسمها، حشرات و حیوانات تراریخته در پنج سال آینده در جهان رهاسازی و تجاریسازی شوند.
براین اساس سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، پیش بینی کرد که تا پنج سال آینده، حشرات تراریخته برای حفظ محیط زیست و کنترل آفات در کشاورزی و مصارف انسانی قابل دسترس شوند.
مگس میوه زیتون مهمترین آفت محصول زیتون محسوب شده و میتواند منجر به از بین رفتن تمام محصول یک سال شود. کنترل این آفت بسیار دشوار است؛ چرا که این حشره در مقابل آفتکشهای موجود مقاومت زیادی پیدا کرده است.
با توجه به اینکه زیتون یک محصول تجاری مهم در اروپا محسوب میشود و بیش از ۵ میلیون هکتار باغات زیتون در سراسر اتحادیه اروپا وجود دارند؛ تنها در یونان سالانه ۳۵ میلیون یورو برای خرید آفتکش و مقابله با آفت مگس زیتون هزینه میشود تا از خسارات ۶۵۰ میلیون یورویی پیشگیری شود.
در صورت تایید و دریافت مجوز، آزمایشهای میدانی در مقیاس کوچک در تولید مگس زیتون تراریخته در اسپانیا انجام خواهد شد.
هدف از این آزمایشات، مبارزه با آفت محصول زیتون از طریق آزاد کردن مگسهای نر حامل ژن کشنده برای کشتن مگسهای ماده و جلوگیری از ازدیاد جمعیت این آفت در مزارع است. در آزمایشهای صورتگرفته در برزیل، پژوهشگران از پشههای نر تراریخته حامل ژن کشنده نیز استفاده کردند.
اساس این فناوری، آلودهکردن تخمهای حشرات با یک ژن کشنده است. جفتگیری مگسهای نر حامل ژن کشنده با مگسهای ماده وحشی منجر به از بین رفتن مگسهای ماده و باقیماندن جمعیت حشره نر میشود.
در کشور انگلستان نخستین آزمایشات میدانی حشرات تراریخته در حال انجام است. انتظار میرود که تولید حشره تراریخته مگس میوه زیتون به منظور کنترل آفات در محصولات کشاورزی، همچنین برای مصارف انسانی در انگلستان تا ۵ سال آینده قابل دسترسی شود.
پیشبینی میشود که در ۵ سال آینده، تولید حشره تراریخته Aedes aegypti (پشه تراریخته ناقل بیماری تب دانگ) در کشورهای برزیل، مالزی و جزایر گراند کیمن (Grand Cayman) در انگلستان و سایر حشرات تراریخته در اروپا از جمله بید کلم، کرم سرخ پنبه، مگس میوه مدیترانهای، مگس میوه مکزیکی و مگس میوه زیتون به منظور کنترل آفات و حشرات محصولات کشاورزی رهاسازی شوند.
رشد بیش از 100 برابری سطح زیر کشت محصولات تراریخته در بیستمین سال تولید و تجاریسازی موفق این محصولات در دنیا (1996-2015) نشاندهنده مزایای بیشمار اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و بهداشت و سلامتی برای انسان و محیط زیست است.طبق آخرین گزارش سرویس بینالمللی دستیابی و استفاده از بیوتکنولوژی کشاورزی در سال 2016، هر سال به سطح زیر کشت محصولات مهندسی ژنتیک و تعداد کشورهای تولیدکننده این محصولات در هر پنج قاره در سراسر دنیا افزوده میشود.طبق این گزارش منتشر شده، 18 میلیون کشاورز در 28 کشور توسعهیافته و در حال توسعه، در سراسر دنیا هر سال به استقبال تولید محصولات تراریخته رفته و با رضایت کامل از بازدهی و کارایی بالای این محصولات، زمینهای خود را زیر کشت محصولات تراریخته میبرند.همه کشورهایی که به تولید محصولات حاصل مهندسی ژنتیک روی آوردهاند، به اهمیت تولید این محصولات در کشور خود و تاثیری که این محصولات روی وضعیت اقتصادی و خودکفایی غذایی کشورشان گذاشته است، کاملا واقف هستند و بر ادامه کشت و تولید این محصولات در زمینهای خود مداومت میکنند.گزارش شده است که این محصولات در بیست سال گذشته 150 میلیارد دلار آمریکا برای کشاورزان سودآوری داشته است.در ادامه، جدول کشورهای تولیدکننده محصولات تراریخته وسطح زیر کشت این محصولات آورده شده است. قابل ذکر است که هر سال به میزان سطح زیر کشت و تعداد کشورهای تولیدکننده این محصولات افزوده میشود. جدول 1. سطح زیر کشت جهانی محصولات تراریخته در سال 2015 میلادی (میلیون هکتار) (James, 2015)
به طور کلی، چهار محصول عمده تراریخته سویا، پنبه، ذرت و کلزا بیشترین سطح زیر کشت محصولات تراریخته را در دنیا دارا هستند و هر سال به تعداد تنوع این محصولات و میزان سطح زیر کشت آنها افزوده میشود.
با توجه به آمار و ارقام گزارششده توسط خدمات سرویس بینالمللی دستیابی و استفاده از بیوتکنولوژی کشاورزی در سال 2015، از 28 کشور تولیدکننده محصولات تراریخته، 11 کشوری که با رضایت بیشترین محصولات تراریخته را در دنیا تولید میکنند به ترتیب عبارتند از: آمریکا، برزیل، آرژانتین، هندوستان، کانادا، چین، پاراگوئه، پاکستان، آفریقای جنوبی، اروگوئه و بولیوی. در قاره اروپا نیز کشورهای اسپانیا، پرتغال، رومانی و جمهوری چک با رضایت به کشت ذرت تراریخته در زمینهای خود ادامه میدهند.
از اولین سال تولید محصولات مهندسی ژنتیک تا به امروز، گزارشهای مستند و متعددی در خصوص سلامت محصولات مهندسی ژنتیک منتشر شده است. برجستهترین این گزارشها مربوط به سازمان بهداشت جهانی، سازمان تجارت جهانی، سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد و سازمان ایمنی غذایی اتحادیه اروپا است که همگی آنها سلامت محصولات تراریخته را تایید میکنند.
قابل توجه است که محصولات تراریخته در راستای حفظ محیط زیست و تامین سلامت و امنیت انسان، محصولات سالمی هستند که طی بیست سال کشت و تولید موفق در دنیا، بدون ثبت هیچگونه گزارش علمی و مستند از آثار سوء احتمالی محصولات، سابقهای درخشان از خود بر جای گذاشتهاند.
افزایش هر ساله سطح زیر کشت محصولات تراریخته در دنیا نشاندهنده اهمیت کاربرد این محصولات سالم و پاک در دنیا است. با توجه به افزایش جمعیت و کمبود منابع آب و غذا در دنیا، آینده بدون استفاده از فناوری مهندسی ژنتیک و دستاوردهای آن ممکن نیست.
سازمان بهداشت جهانی سلامت محصولات تراریخته موجود در بازار را معادل محصولات غیرتراریخته مشابه آنها اعلام کرده و جای هیچگونه نگرانی باقی نگذاشته است.
به گزارش دیدهبان علم ایران دکتر رضا ملک زاده معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت با اعلام این مطلب همچنین درباره مسئله سالم بودن محصولات ترا ریخته، شایعات و تبلیغات منفی علیه این گونه محصولات افزود: هجمه رسانهای شدیدی علیه محصولات تراریخته در ماههای اخیر بوجود آمده است. علاوه بر این اطلاع دارم که وزرای بهداشت در تمامی دورهها بر سلامت این محصولات تاکید داشتهاند. مسئول و مرجع سلامت کشور، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است و افراد دیگر نمیتوانند در رابطه با سلامت این محصولات نظری بدهند و اگر هم نظر بدهند قابل استناد نیست.
ملک زاده یادآور شد: علاوه بر این افراد متفرقه باید ادعاهای خود در رابطه با این محصولات را ثابت کنند، زیرا که هیچ مستند علمی قابل وثوقی در رابطه با ادعای ایشان موجود نیست و تا امروز هیچ مستندی علیه این نوع محصولات به این وزارت ارائه نشده است.
وی در پاسخ به این پرسش که غیر از سازمان بهداشت جهانی و وزارت بهداشت، آیا مراجع معتبر دیگری نیز سلامت این محصولات را تایید کردهاند، گفت: بله، تحقیقات متعددی وجود دارد. یکی از آنها تحقیق ۲۵ ساله اتحادیه اروپایی است که پس از ۲۵ سال تحقیق و مشارکت صدها محقق و ۵۰۰ گروه تحقیقاتی مستقل در نهایت اعلام کرده است که این محصولات کاملا سالم هستند.
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت گفت: اخیرا در یک اقدام مستقل دیگر آکادمی علوم، مهندسی و پزشکی ملی آمریکا در یک تحقیق مستقل سلامت این محصولات را طی ۲۰ سال گذشته مورد بررسی قرار دادهاند و در نهایت نتیجهگیری کردهاند که این محصولات ایمن و سلامت هستند.
وی درباره اینکه برخی از مدعیان اعلام میکنند که ۲۸ کشور اروپایی مصرف این محصولات را ممنوع کردهاند، اظهار داشت: این موضوع صحت ندارد. EFSA که مرجع صدور مجوز به محصولات غذایی و بررسی سلامت محصولات غذایی در اتحادیه اروپایی است، تا کنون برای ۷۱ محصول تراریخته مجوز مصرف صادر کرده است و این محصولات سالها است که در اروپا مصرف میشوند.
ملک زاده گفت: علاوه بر این مشخصا برخی از محصولات هستند مثل سویا که میتوان گفت معادل غیرتراریخته در بازار تجارت جهانی از آنها وجود ندارد و تقریبا همه کشورهای جهان از محصولات تراریخته استفاده میکنند. از سوی دیگر حدا قل ۵ کشور اروپایی سالهاست که به کشت و کار این نوع محصولات اشتغال دارند.
وی درباره مزیت سلامت غذایی محصولات تراریخته به محصولات غیرتراریخته، گفت: اول اینکه برخی از محصولات تراریخته مقاوم به آفت هستند و در فرآیند تولیدشان بینیاز از مصرف سموم آفتکش هستند و برخی نیز مقاوم به علفکش هستند که در این نوع محصولات، از سموم علفکش ایمنتر استفاده میشود.
معاون وزیر بهداشت یادآور شد: عوارض باقیمانده سموم شیمیایی کشاورزی در غذای مردم بر سلامت انسانها کاملا ثابت شده است. وقتی ما بتوانیم این سموم را در محصولات حذف کنیم یا کاهش دهیم و یا از سموم ایمنتر استفاده کنیم، صد در صد غذای سالمتری به سفرهی مردم اضافه شده است.
وی افزود: در برخی موارد نیز ارزش غذایی محصولات تراریخته افزایش یافته است و مثال معروف و ارزشمند آن برنج طلایی است که ویتامین آ دارد. برنج های تراریخته ای هم تولید شده اند که آهن قابل جذب زیادی دارند و به ویژه برای خانم ها خیلی مفید است.
ملک زاده درباره سموم علف کش و اینکه برخی اعلام میکنند که گلایفوسیت که در فرآیند کشت محصولات تراریخته مقاوم به علفکش استفاده میشود، سرطانزاست، گفت: سازمان بهداشت جهانی و سازمان خواروبار جهانی در یک بررسی مشترک تمامی سموم علفکش را مورد بررسی قرار دادهاند.
وی تاکید کرد: این دو سازمان جهانی در نهایت اعلام کردهاند که گلایفوسیت که از ۵۰ سال پیش در کشاورزی مصرف می شود و اخیرا در فرآیند کشت برخی از محصولات تراریخته در مزارع نیز جایگزین علف کش های بسیار خطرناک شده است، جزو کمخطرترین انواع علفکشهاست.
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه وزارت بهداشت متولی تصمیمگیری نهایی در حوزه سلامت محصولات تراریخته است، گفت: قطعا و یقینا وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو متولی سلامت مردم چه در حوزه محصولات تراریخته و چه در حوزههای دیگر محصولات از جمله محصولات ارگانیک است.
وی افزود: البته سازمان غذا و دارو هم بر مبنای مستندات باید پاسخ دهد و نمیتوان محصولاتی را نفی کرد! قانون ملی ایمنی زیستی صدور مجوز محصولات تراریخته در حوزه غذایی و بهداشتی را بر عهده وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی گذاشته است.
ملک زاده افزود: در وزارت بهداشت نیز تقاضاهای وارد شده به دقت مورد بررسی قرار میگیرند و بعد مجوز می گیرند؛ پس جای هیچگونه نگرانی برای مردم باقی نخواهد ماند.
وی درباره «شورای ملی ایمنی زیستی» که وزیر بهداشت نیز عضو آن است گفت: در قانون ملی ایمنی زیستی «شورای ملی ایمنی زیستی» با ریاست معاون اول رئیس جمهور و عضویت وزرای جهاد کشاورزی، بهداشت، علوم، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، نماینده انجمنهای علمی و نماینده اعضای هیات علمی و نظارت دو نماینده مجلس تعریف شده است.
معاون وزیر بهداشت گفت: این شورا مسایل متعددی را در حوزه ایمنی زیستی کشور در دستور کار دارد. مثلا در آخرین جلسه شورای ملی ایمنی زیستی که در حدود ۱۵ ماه پیش برگزار شد «آئین نامه اجرایی بند ب ماده ۷ قانون ملی ایمنی زیستی» تصویب شد و آییننامه بازدارنده قبلی لغو شد.
وی افزود: اما متاسفانه لغو آییننامه قبلی تا کنون ابلاغ نشده است. البته وزارت بهداشت متقاضی برگزاری جلسات این شورا در اسرع وقت است تا هم موضوع «عدم لغو آییننامه» را مطرح کند و هم اینکه موضوع «بررسی عملکرد پروژه توانمندسازی ایمنی زیستی» را در دستور کار قرار دهد.
ملک زاده یادآور شد: خوشبختانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره توجه ویژهای در ۳۸ سال اخیر به توسعه علمی و استفاده از فناوریهای نو در کشورمان شده است. اما همیشه دشمنان ایران اسلامی در پی ضربه زدن به استقلال و پیشرفت این کشور بودهاند.
وی افزود: در حال حاضر نیز با دستیابی متخصصین کشورمان به فناوری تولید محصولات تراریخته (مشخصا پنبه و برنج تراریخته) بیش از پیش مورد توجه این دشمنان قرار گرفته است و هجمه رسانهای اخیر نیز ناخواسته این اهداف را دنبال میکند.
معاون وزیر بهداشت گفت: درخواست من از مردم کشورمان این است که به پژوهشگران متعهد کشورشان اعتماد کنند و بدانند که وزارت بهداشت در حوزه سلامت مردم از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد. محصولات تراریخته اعم از وارداتی و تولید داخلی نیز به دقت مورد بررسی سلامتی قرار گرفته و بعد مجوز میگیرند.
وی اظهار داشت: افراد مدعی و کسانی که با انگیزه های مختلف ممکن است در مورد سلامت غذاهای کشورمان اظهارنظرهای غیر علممی داشته باشند هم همواره وجود داشتهاند و خواهند داشت، فقط اعتماد مردم و مسئولین کشور به پژوهشگران و مسئولین وزارت بهداشت این مرزو بوم است که راهگشای ادامه راه استقلال و خودکفایی کشور خواهد بود.
رشد فزآینده جمعیت جهان و افزایش تقاضا برای مواد غذایی در دهههای اخیر موجب شد تا در زمینة علوم کشاورزی و مواد غذایی شاهد یک گذر جدی و اجتنابناپذیر از کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته و بکارگیری روشهای نوین ژنتیک در تولید محصولات زراعی و دامی باشیم.
همانگونه که میدانیم، گیاهان، اصلیترین و مهمترین منابع تجدیدشونده جهان هستند که علاوه بر تأمین غذای آدمی و حیوانات، نیازهای غیرتغذیهای، شیمیایی و صنعتی هم توسط آنها مرتفع میشود. به همین دلیل، کاربرد روشهای مهندسی ژنتیک و ژنتیک مولکولی برای افزایش کمی و کیفی محصولات از یک سو و کاهش هزینهها و زمان تولید از سوی دیگر، استفاده از این روشها در شاخههای گوناگون کشاورزی را بسیار ارزشمند کردهاست؛ در این میان با توجه به اهمیت تنوع زیستی به عنوان یکی از عوامل پایه تولید و شاید مهمترین آن ها، ابداع علمی مهندسی ژنتیک توانسته است ارزش و اهمیت این تنوع زیستی را دوچندان کند؛ زیرا آنچه تا دیروز علفی بی فایده در شوره زارها و بیابان ها تلقی میشد، امروز به عنوان منبع مهمی برای ژنهای تحمل به شوری و خشکی ارزیابی میشود و از ارزش بسزایی برخوردار است.با این وجود با توجه به ابهاماتی که طی چند ماه گذشته به خصوص در مورد استفاده از فناوری مهندسی ژنتیک و بکارگیری محصولات تراریخته در برخی رسانهها ایجاد شده است،بی مناسبت ندیدیم در نشستی با دکتر مهدی زهراوی متخصص تنوع زیستی و عضو هیات علمی بانک ژن ملی گیاهی ایران تاثیر محصولات تراریخته بر محیط زیست و همچنین تنوع زیستی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم که ماحصل آن را در ذیل ملاحظه می کنید:
* آقای دکتر تاثیرگیاهان تراریخته بر روی تنوع زیستی چیست؟
** مهندسی ژنتیک بی تردید در حفظ و توسعه تنوع زیستی و محیط زیست نقش بسزایی ایفاء میکند و بطور کلی هیچ آسیبی به تنوع زیستی نمیرساند.
* پس تردیدهای ابراز شده در برخی رسانه ها درخصوص تأثیر مهندسی ژنتیک بر تنوع زیستی از کجا نشأت میگیرد؟
** قبل از قضاوت در مورد هر مقوله لازم است نسبت به آن شناخت کافی پیدا کنیم. قضاوت پیرامون تنوع زیستی بدون اینکه درک و شناخت کافی از ارکان و سطوح آن داشته باشیم، صحیح نخواهد بود. اکثر اظهارات و استدلالات نادرست در مورد دینامیک تنوع زیستی از نبود چنین شناختی نشأت میگیرد. برای اینکه بتوانیم نقش و اهمیت مهندسی ژنتیک در حفاظت از تنوع زیستی را درک کنیم، لازم است آن را با رویکردهای جایگزین مورد مقایسه قرار دهیم. بطور مثال یکی از معضلات اساسی بخش کشاورزی، عوامل زیستی مهاجم است که تحت عنوان کلی آفت نامیده میشوند بیمارگران مهمی از قارچها، پروکاریوتها، ویروسها، ویروئیدها، میکوپلاسماها و نماتدها و همچنین حشرات زیان آوری مثل سن گندم، ملخها، شته ها، کنه ها و علف های هرز وجود دارند که خسارت شدیدی را به محصولات کشاورزی وارد میآورند. لذا کنترل مؤثر این عوامل همیشه به عنوان یکی از دغدغهها مطرح بوده است. زیرا در غیراین صورت تولید غیراقتصادیشده و با شکست همراه خواهد بود. مهندسی ژنتیک به عنوان یک ابزار مؤثر وارد این عرصه شده است و درصورت عدم بکارگیری این رویکرد نوین، ناگزیر خواهیم بود به روش سنتی مصرف سموم شیمیایی متوسل شویم. این سموم علاوه بر اینکه به شدت محیط زیست را آلوده میکنند و تهدیدی جدی بر سکنه های طبیعی خاک، آب و هوا شامل میکروبیوتا، فون و پوشش گیاهی طبیعی در محیط زیست هستند. در این خصوص مثالهای شاخص و شناخته شدهای از قارچ های همزیست ریشه، قارچ های آنتاگونیست، حشرات مفید مثل زنبورهای پارازیتوئید، شکارگرها و دهها مثال دیگر وجود دارند. هرچند در حال حاضر آفت کش های شیمیایی (علف کش ها، بیمارگرکشها، حشره کشها و کنه کشها) با مکانیسم اثر تخصصی هم وجود دارند ولی بسیاری از سموم شیمیایی مصرفی دارای طیف اثر وسیع هستند؛ بدین معنی که تأثیر آنها فقط به آفت هدف محدود نمیشود، بلکه دامنهای از ارگانیسمهای مفید و مضر را هم از بین میبرند. از طرف دیگر استفاده بی رویه و غیر هوشمندانه از بسیاری از آفت کشهای تخصصی هم باعث بروز مقاومت در جمعیت های هدف شده و لذا بعد از مدتی نه چندان طولانی اثر خود را از دست می دهند. از سوی دیگر سموم شیمیایی جمعیتهای آفت مهاجم را بطور کامل ازبین نمیبرند. مثلاً هیچ قارچکشی سبب مرگ ۱۰۰ درصد قارچ بیمارگر نمیشود. در چنین حالتی، جمعیت عامل بیماریزای باقیمانده به سرعت به سطح اولیه افزایش مییابد. برخی از سموم شیمیایی برای اینکه در کنترل عامل مهاجم مؤثر واقع شود، لازم است طی چرخه زندگی گیاه زراعی، به دفعات بسیار زیادی مورد استفاده قرار گیرند. در چنین شرایطی حجم آلودگی ایجاد شده و تخریب محیط زیست غیرقابل تصور است. حال آنکه در روش مهندسی ژنتیک، صفت انتقال یافته کاملاً اختصاصی عمل کرده و بطور مؤثر، فقط ارگانیسم هدف را مهار میکند بدون اینکه هیچ گونه آلودگی محیطی دربرداشته باشد.
* برخی از مدعیان و مخالفان مهندسی ژنتیک ادعا کردهاند که مهندسی ژنتیک ممکن است سبب ایجاد نژادها و سویههای مقاوم در جمعیت بیمارگر شود. این موضوع تا چه حد صحیح است؟
** ایجاد مقاومت در نژادها و سویههای مختلف توسط مهندسی ژنتیک به دلایلی که در ادامه ذکر خواهد شد، از احتمال ضعیفی برخوردار است و با اعمال مدیریت صحیح میتوان گفت تقریباً غیرمحتمل خواهد بود. تاکنون هم گزارش معتبری در این زمینه وجود نداشته است. حال آنکه مقاوم شدن عوامل بیماریزا در برابر سموم شیمیایی پدیدهای رایج و عمومی است و گزارشات زیادی در این زمینه موجود است. بطور مثال در تحقیقی، مقاومت بیش از ۷۰ گونه از قارچهای بیماریزا نسبت به حدود ۶۰ ترکیب قارچکش گزارش شده است.
* آیا در جهت احتراز از شبهات آسیب به تنوع زیستی، توسل به روشهای اصلاح نباتات سنتی بنحوی که نیاز به مهندسی ژنتیک نباشد، کفایت نمیکند؟
** اتفاقاً ادعا شده است که روشهای سنتی اصلاح نباتات در ردیف اول صف متهمین به کاهش تنوع ژنتیکی به عنوان یکی از سطوح تنوع زیستی قرار دارد. شواهد تاریخی فراوانی در این زمینه موجود است. ورود ارقام پرعملکرد پاکوتاه با قابلیت کودپذیری بالا در پی انقلاب سبز منجر به کنار گذاشتن کشت ارقام محلی در کشورهای مختلف و در نهایت منجر به انقراض آنها شد. اصلاح نباتات سنتی، پایه ژنتیک ارقام تجاری فعلی که در سراسر جهان بطور گسترده در حال کشت و کار هستند را محدود کرده و سبب آسیب پذیری ژنتیکی آنها نسبت به عوامل نامساعد محیطی و زیستی شده است. اپیدمیهای گسترده بیماریهای گیاهی که هر از چند مدت در سراسر جهان شاهد آن هستیم از آثار بسیار هولناک این آسیب پذیری ژنتیکی است. به عنوان نمونه از اپیدمی بیماری زنگ زرد در کشورمان در سال ۱۳۷۲ میتوان نام برد که سبب از بین رفتن بیش از یک و نیم میلیون تن گندم شد. همچنین در سالهای اخیر نژاد جدیدی از زنگ ساقه گندم ظهور و گسترش بین قارهای پیدا کرد، بنحوی که سبب رعب و وحشت زیادی شده و کشاورزی بسیاری از کشورها را در معرض مخاطره قرار داد.
* آیا ارقام ابتدایی گیاهان زراعی که بطور طبیعی بوجود آمدهاند و یا استفاده از ارقام محلی که اشاره داشتید به عنوان منابع ژنتیکی کفایت نمیکنند؟
** اولاً این منابع ژنتیک، تکافوی تأمین غذای جمعیت رو به رشد جهان را نمیکنند. باید توجه داشت که در حال حاضر جمعیت جهان با نرخ رشد ۵ر۱ درصد در حال افزایش است درصورتیکه بطور مثال افزایش تولید گندم از نرخی برابر با ۹ر۰ درصد برخوردار است. به عبارت دیگر با وجود تمام تمهیدات و تلاشهای صورت گرفته برای افزایش تولید محصولات کشاورزی، هنوز بخش قابل توجهی از مردم جهان از گرسنگی رنج میبرند و این وضع با گذشت زمان وخیمتر هم میشود. ثانیاً باید توجه داشت گرچه ارقام بومی ذخایر ژنتیکی ارزشمندی و متنوعی محسوب میشوند، اما تنوع موجود در آنها در مقایسه با ظرفیت غنی که در خویشاوندان وحشی موجود است، بسیار محدودتر است. بعبارت دیگر از آنجا که گونههای زراعی اهلی امروزی از اجداد وحشی حاصل شدهاند،لذا از تنوع ژنتیکی کمتری نسبت به گونههای وحشی خویشاوندشان برخوردارند. کاهش تنوع در گونههای اهلی نسبت به خویشاوندان وحشی، ریشه در فرایند اهلی شدن دارد. اتفاقات رخ داده هنگام ایجاد اولین نمونههای اهلی توسط طبیعت و ادامه فرایند اهلی شدن به دست بشر منجر به محدود شدن تنوع ژنتیکی شده است. از این رو منابع غنی از ژنهای ارزشمند در اجداد وحشی وجود دارد که به دلایل فوق به داخل گیاه زراعی راه نیافتهاند. مهندسی ژنتیک با انتقال این ژنها به درون گونههای زراعی فرصت استفاده از این منابع ذی قیمت را میسر میسازد.
* مگر با سایر روشهای زیست فناوری غیراز مهندسی ژنتیک نمیتوان این انتقال را انجام داد؟
** تلاشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته است و با موفقیتهای چشمگیری هم همراه بوده است. اما دو نکته وجود دارد که استفاده از روشهای مهندسی ژنتیک را در این رابطه اجتناب ناپذیر میکند. نکته اول اینکه در روش سنتی با ایجاد هیبریدهای مصنوعی بین گونهها، مقدار زیادی از ژن های گونه وحشی را که اکثراً نامطلوب هستند بطور ناخواسته وارد گونه زراعی میشود.
* آیا نمیتوان پس از ایجاد هیبریدهای مصنوعی، با انجام تلاقیهای مکرر با والد اهلی، در عین حفظ ژن مطلوب ژنهای ناخواسته را حذف کرد؟
** این روش بطور سنتی انجام میشود و تلاقی برگشتی نام دارد. ولی نتیجه تحقیقات نشان داده است که حتی بعد از انجام ده نسل تلاقی برگشتی، درصدی از ماده ژنتیکی بیگانه در گونه زراعی باقی میماند. حتی در برخی موارد ژن مورد نظر از چنان پیوستگی با ژنهای نامطلوب برخوردار بوده که منجر به صرف نظر از آن شده است. یادآوری این نکته لازم است که گونههای وحشی همانطور که از اسمشان پیداست از لحاظ زراعی بسیار نامطلوبند و لذا بروز صفات بسیار نامطلوب ناشی از باقی ماندن بخش قابل توجهی از ماده ژنتیکی گونه وحشی در زمینه ژنتیکی گونه زراعی دور از انتظار نیست.
* نکته دوم چه بود؟
**نکته دوم و مهمتر اینکه با روشهای مهندسی ژنتیک میتوان مکانیسمهای زیستی موجود در سایر ارگانیسمها را هم وارد گونه زراعی کرد. این مکانیسمها حتی در گونههای خویشاوند وحشی موجود نیستند. لذا این روشها به ما امکان میدهد که دامنه تنوع را حتی به فراتر از گونههای نزدیک گیاه زراعی گسترش دهیم. از آنجا که این مکانسیمهای جدید در گونه زراعی و خویشاندان آن سابقه نداشتهاند، عوامل مهاجم هم متناظر با آن تکامل پیدا نکردهاند و در تقابل، محکوم به شکست خواهند بود. از طرفی زمان زیادی هم لازم است تا عوامل مهاجم بتوانند در خود، مکانیسمهای جدیدی در جهت غلبه، تکامل و توسعه دهند. لذا میتوان ادعا کرد که تنوع حاصل از روشهای مهندسی ژنتیک علاوه بر گستردگی، از پایداری به مراتب بیشتری هم برخوردار خواهند بود.
* معرفی و کشت ارقام گیاهی تراریخته در مراکز پیدایش گونههای گیاهی چه حکمی دارد؟
** برخی به اشتباه تصور میکنند که معرفی گیاهان تراریخته در مناطقی که به عنوان منشاء پیدایش گونههای گیاهی شناخته میشوند، سبب خسارت به ذخایر ژنتیکی بومی میشود. استدلال در این زمینه نیازمند آگاهی از اصول تکامل و دینامیک جمعیت است. مراکز پیدایش گونههای گیاهی معمولاً به عنوان مناطقی با تنوع ژنتیکی بالا شناخته میشوند. طبق یک اصل پذیرفته شده، سطوح بالای تنوع سبب ایجاد خصوصیات بافری یا قابلیت انعطاف در جمعیت میشود. سیستمهای واجد این خصوصیات، دارای ظرفیت بالایی در جذب درونی تغییرات و ایجاد تعادل هستند. لذا تغییرات جدید ایجاد شده توسط گیاه تراریخته به عنوان یک عنصر خارجی معرفی شده به درون جمعیت پوشش گیاهی، توسط سیستم متعادل، هضم و جذب میشود. بنابراین احتراز از ورود موجودات تراریخته با هدف حفظ یکپارچگی و دست نخورده ماندن ژنوم گونهها و ارقام محلی، تصور نادرستی است. از طرف دیگر در تعریف مفهوم مرکز پیدایش گیاهان، هنوز بین دانشمندان اتفاق نظر وجود ندارد و به همین دلیل مناطق مختلفی به عنوان منشاء گونههای گیاهی توسط دانشمندان مختلف پیشنهاد شده است. از سوی دیگر با پیشرفتهای باستان شناسی و پیدا شدن شواهد جدید مشخص شده است که برخی از مناطق، به اشتباه به عنوان منشاء پیدایش برخی گونهها فرض شده است و احتمالاً گونههای مذکور در ناحیه دیگری پدید آمدهاند. لذا در چنین وضعی که تعیین دقیق مکان پیدایش گونههای گیاهی در هاله ای از ابهام قرار دارد، هراس از ورود تراریخته به منطقهای خاص به دلیل مرکز پیدایش بودن آن یا ایجاد اولویت بین مناطق از این لحاظ برای معرفی و کشت محصولات تراریخته یا عدم آن، محلی از اعراب ندارد. از طرف دیگر در ایران فعلا بحث برنج و پنبه تراریخته مطرح هستند که ایران در مورد هیچ کدام نه مبداء پیدایش است و نه مرکز تنوع٫
* در انتها یک جمعبندی ارائه میدهید؟
**طبق برآوردها، جمعیت جهان در ۳۵ سال آینده از مرز ۹ میلیارد نفر عبور خواهد کرد؛ازاین رو استفاده از روشهای نوین در تولید محصولات کشاورزی به منظور تأمین غذا برای چنین جمعیتی اجتناب ناپذیر است. از طرفی تنوع زیستی هم از ارکان تأمین امنیت غذایی به شمار میرود. بنابراین لازم است در این راستا از فناوریهایی استفاده شود که ضمن حفظ و توسعه تنوع زیستی، امکان بهرهوری بهینه از منابع در دسترس را فراهم آورد. در حال حاضر، مهندسی ژنتیک به عنوان فناوری که از پدیدههای جاری در طبیعت الهام گرفته شده، سازگارترین فناوری با محیط زیست محسوب شده و بهترین و ایمنترین ابزار در جهت نیل به این مقصود است.
به گزارش سلامت نیوز جستجوی مستندات برای کسب اطلاعات و اطمینان از سلامت تغذیهای محصولات متفاوت فوق مقالات فراوانی را بدست میدهد که بیطرفانه و با رعایت جامعیت علمی، محاسن و معایب احتمالی محصولات ارگانیک و سنتی و محصولات تولید شده با سم را بررسی کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.
با توجه به تبلیغ و عرضه بیشتر
محصولات و مواد غذایی ارگانیک، مشکلی جدی در این نوع محصولات مطرح است و
آن وجود مقادیر بیشتری از انواع متفاوت سموم قارچی (مایکوتوکسینها) در
محصولات ارگانیک در قیاس با محصولات غیر ارگانیک است.
تعاریف
متعددی برای کشاورزی ارگانیک ارائه شده است. بر اساس تعریف ویکیپدیا،
کشاورزی ارگانیک نوعی کشاورزی است که در تولید و فرآوری محصولات آن از
کودهای شیمیایی، سموم، هورمونها و دگرگونیها و دستورزیهای ژنتیک استفاده
نشود و همه مراحل تقویت زمین، کاشت و برداشت با استفاده از نهادههای
طبیعی همچون کود زیستی، کمپوستها، حشرات سودمند، مخمرها و کپکها و
میکروبهای ویژه باشد.
اگرچه مطالعات بر روی محصولات ارگانیک و
مقایسه آنها با غذاهای غیرارگانیک تولید شده با سموم شیمیایی نشاندهنده
کم بودن موادی همچون آفتکشها در گروه مواد غذایی ارگانیک است، لیکن
ترکیبات مضر دیگری همانند مایکوتوکسینها میتوانند در مواد غذایی ارگانیک
در مقایسه با مواد غذایی غیرارگانیک بیشتر موجود باشند.
رشد
قارچها بر روی مواد غذایی و در نتیجه، تولید سموم قارچی موسوم به
مایکوتوکسینها از نگرانیهای جدی در مورد سلامت همه مواد غذایی است. از
آنجا که استفاده از قارچکشها و سایر سموم، مطابق استانداردهای تولید
محصولات ارگانیک در مراحل مختلف عمل آوری این نوع از مواد غذایی ممنوع است؛
این نوع از محصولات غذایی، در مواردی دارای آلودگی بیشتری به انواع
مایکوتوکسینها در مقایسه با مواد غذایی غیرارگانیک هستند. زیرا انواع
متفاوت قارچها و به ویژه کپکها با توجه به ماهیت و شیوه رشد و نمو خود در
صورت عدم استفاده از مواد ضد قارچی در تولید محصولات ارگانیک بهصورت
وسیعی بر روی این محصولات رشد خواهند کرد و این موضوع به تولید انواع سموم
قارچی در این محصولات و هر محصول دیگری که از مواد ضد قارچی در فرآیند
تولید و نگهداری استفاده نکند، منجر خواهد شد.
مایکوتوکسینها
محصولات جانبی بسیار سمّی گروه وسیعی از انواع کپکها هستند که معمولاً در
مراحل مختلف تولید، برداشت، مراحل پس از برداشت و ذخیرهسازی تولید میشوند
و البته حضور انواع مایکوتوکسینها در مواد غذایی ارگانیک و همچنین مقایسه
میزان این سموم قارچی در محصولات ارگانیک و غیر ارگانیک در تحقیقات متعددی
بررسی و تایید شده است (2 تا 12).
تحقیقات نشان میدهد که میزان
این ترکیبات سرطانزا و تراکم مایکوتوکسینها در مواد غذایی ارگانیک تا
چندین برابر مواد غذایی غیرارگانیک است. مشاهده شده است که آلودگی ذرتهای
ارگانیک به فومونیسینهای (fumonisins) B1 و B2 تا ده برابر بیشتراز ذرت
غیرارگانیک بوده است (15). این تحقیقات برای انواع دیگری از مایکوتوکسینها
مانند پاتولین، انواع اوکراتوکسینها، انواع نیوالنولها، انواع
تریکوتسینها، انواع آفلاتوکسینها و... نیز انجام گرفته است.
مطالعات
اخیر در ارتباط با حضور مایکوتوکسینها در محصولات غذایی ارگانیک و
غیرارگانیک بر پایه غلات در آلمان، فرانسه و اسپانیا و نتایج حاصله، بیانگر
وجود مقادیر بیشتر مایکوتوکسینهای حاصل از فوزاریوم در محصولات ارگانیک
در مقایسه با انواع غیرارگانیک بود (2).
فومونیسینها و همچنین تریکوتسنها، نیوالنولها، زرالنون و... مایکوتوکسینهایی هستند که به طور عمده توسط قارچهای کپکی موسوم به فوزاریوم تولید میشوند و با عوارض متعددی از جمله سرطان دستگاه گوارشی و کبد، نارساییهای کلیوی، تضعیف سیستم ایمنی بدن و.... مرتبط هستند. وجود فومونیسینها در ذرتهای محلی در شمال ایران ارتباط بالا و معنیداری با سرطان مری و در چین با سرطان کبد نشان داده است (14).
همچنین وجود آلودگی انواع صیفیجات تولیدی در آذربایجان شرقی به انواع کپکهای فوزاریوم مولد مایکوتوکسینهای گروه تریکوتسنها در این استان نیز گزارش شده است. مایکوتوکسینهای مهم دیگری مانند انواع متفاوت آفلاتوکسینها و اوکراتوکسینها عمدتاً توسط کپکهای موسوم به آسپرژیلوسها، پاتولین توسط کپکهای آسپرژیلوس و پنیسیلیوم و آلترناریاتوکسینها توسط کپکهای سیاه آلترناریا تولید و طیف وسیعی از مواد غذایی را آلوده میکنند.
یکی دیگر از شایعترین و مهمترین
مایکوتوکسینها در انواع مختلف مواد غذایی، مایکوتوکسینهای گروه
آفلاتوکسینها است که انواع مختلف زیادی دارد که سمّیترین و سرطانزاترین
عضو این خانواده آفلاتوکسین ب-1 است که چنانچه در مدت طولانی و به مقدار
کم جذب بدن شود، باعث سیروز و سرطان کبد میشود. آفلاتوکسین ام-1 متابولیت
هیدروکسیله شدة آفلاتوکسین ب-1 است که پس از جذب در بدن جانوران به وجود
میآید و به همان اندازه آفلاتوکسین ب-1 خطرناک است. آفلاتوکسین ام-1 در
فراوردههای لبنی مانند شیر و ماست و دوغ و پنیر و ... نسبتاً پایدار بوده و
در فرآیندهای پاستوریزه و استرلیزه کردن، غیرفعال نمیشود.
نتایج یک تحقیق نشان میدهد که میزان آفلاتوکسین ام-1 در ماست و شیر فرادمای ارگانیک، بیش از حد مجاز بوده و میتواند برای مصرفکننده خطرناک باشد (1و 2). همچنین مقادیر بالاتر از حد مجاز آفلاتوکسین ب-1 و یا سایر مایکوتوکسین ها مانند پاتولین، استریگماتوکسیستین، زرالنون، اوکراتوکسین و... در آبمیوهها، دانههای روغنی، انواع آجیل، سبزیجات و ادویهجات و ... ارگانیک و همچنین انواع خوراک دام مشاهده شده است (2).
با وجود موارد و
مسایلی که ذکر شد، حساسیت غیرعلمی و فناوریهراسانه در مورد محصولات
تراریخته و شعار "مصرف محصولات تراریخته ممنوع" در بعضی از محافل و
تریبونها را مشکوک و لزوم رعایت توازن و اعتدال جهت اظهار نظر در مورد
محصولات تراریخته را ضروری میگرداند و خلط نظرات و یا حساسیتهای فردی و
یا منافع صنفی با شواهد آکادمیک در مورد محصولات تراریخته موضوعی است که
جداً و اکیداً باید از آن پرهیز کرد زیرا آداب علم و رفتار حرفهای یک
دانشمند اقتضا دارد که وی بر اساس دانش و معرفت موجود و مدلل و متقن اظهار
نظر کند.
در این میان توسل به شعار رعبانگیز و غیرعلمی، غیرعقلی و غیرمسئولانه "محصولات تراریخته نخورید چون سرطانزا هستند" واقعاً چه تناسبی با کدام معیار عقلانی و معرفتی دارد؟ آزمایشهای علمی و نتایج قطعی و دقیقی مبنی بر سلامت محصولات تراریخته که از سال 1996 در دنیا تجاریسازی شدهاند و تاکنون هر ساله به طور چشمگیری سطح زیر کشت، پذیرش و مصرف آنها در جهان در حال افزایش است؛ وجود دارد.
پس چرا برخی سعی دارند به جای معرفی جامع مزایا و معایب گروههای متفاوت محصولات غذایی، علیه تکنولوژی مفید تولید محصولات تراریخته در کشور تبلیغ کنند؟ موازین مدون بینالمللی زیادی در باب تولید، عرضه، پخش، صادرات و واردات و مصرف مواد غذایی تراریخته در دنیا وجود دارد و رعایت این موازین هم در سطح بینالمللی انجام میگیرد.
بنابراین چرا باید نسنجیده سخن گفت و اذهان را مشوش کرد؟
بند 2 ماده 16 کنوانسیون تنوع زیستی امکان تقسیم منافع حاصل از مهندسی
ژنتیک گیاهان و جانوران برای تولید مواد غذایی تراریخته را به صورت منصفانه
فراهم میکند. باید توجه شود که تا کنون حتی یک گزارش معتبر علمی در مورد
هر نوع آثار منفی محصولات تراریخته ارائه نشده است. اگر فضا و شرایط بحث و
اظهار نظر علمی فراهم گردد، امکان رفع اشکالات احتمالی موجود در هر زمینه
وجود دارد.
هم اکنون در بازار بسیاری از کشورها مواد غذایی عموم مردم غالباً مواد غذایی تراریخته است.
در مقیاس بینالمللی درحدود 82 درصد از سویای موجود در بازار شامل مشتقات آن از جمله روغنهای گیاهی، آرد سویا، و در 50 درصد لسیتین و پروتئین سویا ، سویای تراریخته است. چشمانداز کلی تولید و عرضه مواد غذایی در سطح دنیا به ویژه از طریق تولیدکنندگان عمده مواد غذایی پرمصرف مانند برنج، چغندر قند، پنبه، ذرت، سویا، سیب زمینی، میوههای دارای مصرف عام، سبزیجات شایع در سبد غذایی ملل مختلف و... به گونهای است که در آینده نزدیک سایر غذاهای تراریخته مانند برنج، شکر، چای، پنبه به زودی در مقیاس وسیع تولید و به بازار مصرف مواد غذایی دنیا عرضه خواهند شد.
به این ترتیب تغذیه جامعه انسانی تحت پوشش مواد غذایی تراریخته قرار دارند و این فرآیند دلپذیری است که گریزی از آن متصور نیست توصیه میشود که بحث و تصمیم برای چنین مواردی را به عالمان و فرهیختگان جامعالاطراف واگذارند و عرصه یکی از مهمترین مسایل مرتبط به سلامت جسم و جان و فکر و آرامش روانی و اجتماعی مردم، یعنی تغذیه و مواد غذایی و ایمنی و سلامت مواد غذایی وجهالمصالحه اظهارات خام و فاقد جامعیت لازم علمی و تخصصی قرار نگیرد.
البته درصد قابل توجهی از محصولات تراریخته فقط در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، آرژانتین، استرالیا و کشورهای نزدیک به این کشورها تولید میشوند و آمریکا با حدود 1/73 میلیون هکتار، بیش از 40 درصد کل سطح زیر کشت محصولات تراریخته، را داراست و در خود کشور ما فعالیت قابل ذکری در عرصه تولید مواد غذایی تراریخته وجود ندارد که این موضوع هم به نوبه خود از نظر آیندهنگری برای منافع ملی و همطرازی کشور از نظر علمی در زمینه رقابت با کشورهای صاحب فناوری در این زمینه، اسباب نگرانی است و رفتار و تصمیم جامع بر مبنای نظرات متخصصین در این زمینه ضرورت دارد و هر گونه تحرک غیر کارشناسی و نسنجیده در این زمینه، جز خسران درازمدت نتیجهای در بر نخواهد داشت زیرا بعد از سپری شدن سالها و دههها و عدم تحرک و پویایی علمی در زمینه محصولات تراریخته، زمانی به خود خواهیم آمد که شکاف علمی عظیم و فاصله فناورانه گستردهای بین ما و کشورهای فعال در این زمینه ایجاد خواهد شد و تاسف و حسرت در آن زمینه چارهساز هیچ دردی و یا عقبماندگی علمی نخواهد بود زیرا وقتی حتی کشورهایی مانند بنگلادش، اندونزی و پاناما کشت محصولات تراریخته را در سال 2013 تصویب کرده و قرار بر تجاریسازی این محصولات در سال 2014 دارند، غفلت از موضوع و مخالفت علمستیزانه با چنین مسالهای ابداً معقول به نظر نمیرسد.
نویسندگان:
دکتر عبدالحسن کاظمی، مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران
ثریا محمودی، تیم تحقیقاتی اخلاق پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
پ.ن: این مقاله درصدد بیان ضرورت توجه به معیارهای غذای سالم با معیارهای علمی به جای توجه به اسامی و تقسیمبندیهای رایج است و ذکر مضرات ارگانیک به معنای تایید استفاده از سموم نیست.
منابع:
1.
Malissiova E, et al. 2013. Monitoring Aflatoxin M1 levels in ewe s and
goat s milk in Thessaly, Greece; potential risk factors under organic
and conventional production schemes. Food Control. 34 (1), 241–248.
2.
Tosun H, and Arslan R. 2013. Determination of aflatoxin B1 levels in
organic spices and herbs . The Scientific World Journal.
http://dx.doi.org/10.1155/2013/874093.
3. Rubert J, et al. 2013.
Occurrence of fumonisins in organic and conventional cereal-based
products commercialized in France, Germany and Spain. Food and Chemical
Toxicology. 56, 387–391.
4. Pozzo L, et al. A survey of ochratoxin
A contamination in feeds and sera from organic and standard swine farms
in northwest Italy. J Sci Food Agric. 2010 Jul;90(9):1467-72. doi:
10.1002/jsfa.3965.
5. DArco G, et al. 2009. Survey of fumonisins
B1, B2 and B3 in conventional and organic retail corn products in Spain
and Italy and estimated dietary exposure. Food Addit Contam Part B
Surveill. 2:146-53.
6. Klinglmayr C, et al. 2010. Determination of
deoxynivalenol in organic and conventional food and feed by sol-gel
immunoaffinity chromatography and HPLC-UV detection. J Chromatogr B
Analyt Technol Biomed Life Sci. 878(2):187-93.
7. Edwards SG.
2009. Fusarium mycotoxin content of UK organic and conventional wheat.
Food Addit Contam Part A Chem Anal Control Expo Risk Assess. 4:496-506.
8.
González-Osnaya L, et al. 2007. Dietary intake of ochratoxin A from
conventional and organic bread. Int J Food Microbiol. 118(1):87-91.
9.
Pussemier L, et al. 2006. Development and application of analytical
methods for the determination of mycotoxins in organic and conventional
wheat. Food Addit Contam. 11:1208-18.
10. Baert K, et al. 2006.
Occurrence of patulin in organic, conventional, and handcrafted apple
juices marketed in Belgium. J Food Prot. 6:1371-8.
11. González L,
et al. 2006. Occurrence and daily intake of ochratoxin A of organic and
non-organic rice and rice products. Int J Food Microbiol. 107(2):223-7.
12.
Biffi R, et al. 2004. Ochratoxin A in conventional and organic cereal
derivatives: a survey of the Italian market. Food Addit Contam.
6:586-91.
13. Yazdanpanah H, et al. 2000. Natural occurrence of fumonisins in corn from Iran. J. Agric. Food Chem. 48, 1860–1864.
14.
Li FQ, et al. 2001. Aflatoxins and fumonisins in corn from the
high-incidence area for human hepatocellular carcinoma in Guangxi,
China. J Agric Food Chem. 8:4122-6.
15. Silva L, et al. 2009.
Analysis of fumonisins in corn-based food by liquid chromatography with
fluorescence and mass spectrometry detectors. Food Chem. 112, 1031–1037.
با وجود معیارهای تحریفشده در صنعت سودجوی ارگانیک، این تصور که با دیدن علامت ارگانیک هیچ مشکلی برای محصول وجود ندارد بسیار خطرناک است. یکی از این مشکلات امکان بیشتر وجود سم سرطانزا و بسیار خطرناک آفلاتوکسین در این محصولات است.
به دلیل عدم استفاده از قارچکشها در تولید محصولات ارگانیک گاه به مایکوتوکسینهای خطرناک آلودهتر میشوند. به عنوان مثال مطالعات حاکی است آلودگی ذرتهای ارگانیک به فامونیسینهای B1 و B2 تا 10 برابر بیشتر از ذرت غیر ارگانیک است. [1] در مطالعه دیگری بر 1250 نمونه از محصولات ارگانیک و معمولی در بازار فرانسه، آلمان و اسپانیا مشخص شد تا 11.4 درصد محصولات ارگانیک به سموم خطرناک B1 و B2 آلوده شدهاند حال آنکه این رقم برای سایر محصولات تنها 3.5 درصد بود. [2]
همچنین میزان سمیت سمومی که توسط صنعت تحریفشده و سودجوی ارگانیک مجاز دانسته میشود (مانند Bt) تا صد برابر سمومی مانند گلایفوزیت است و معیار باقیمانده سموم نیز درباره محصولات آن رعایت نمیشود.
1see:
L. Silva, et al. (2009) 'Analysis of Fumonisins in Corn-based Food by
Liquid Chromatography with Fuorescence and Mass Spectrometry Detectors',
Food Chem. 112, 1031–1037.
2see: Rubert, J., et al. (2013).
'Occurrence of Fumonisins in Organic and Conventional Cereal-based
Products Commercialized in France, Germany and Spain'. Food &
Chemical Toxicology 56, 387-391.
اصلاح ژنتیکی و انتقال ژن به گیاهان توسط انسان برای ایجاد صفات مطلوب زراعی قدمت بسیار زیادی دارد.
این تصاویر، مثال هایی از اجداد طبیعی بعضی از میوه ها و سبزیجات را نشان میدهد.
بدون اصلاح ژنتیکی اغلب میوه ها و سبزیجات کنونی وجود نداشتند. سفره سلامت کانال علمی- اجتماعی https://telegram.me/joinchat/DGZLmT419RCVimgH-jjr4A