محصولات تراریخته

تحول در اقتصاد کشاورزی، امنیت غذایی و سلامت مردم در توسعه بومی محصولات تراریخته است

محصولات تراریخته

تحول در اقتصاد کشاورزی، امنیت غذایی و سلامت مردم در توسعه بومی محصولات تراریخته است

محصولات تراریخته ارگانیسم‌ها و محصولاتی هستند که از لحاظ ژنتیکی اصلاح شده‌اند تا صفات مفیدی در آنها بروز یابد مانند مقاومت به آفات (کاهش نیاز به مصرف سموم)، ماندگاری بیشتر (کاهش نیاز به نگهدارنده)، افزایش محصول (کاهش نیاز به زمین کشاورزی و جنگل‌زدایی)، ... اینها همه در خدمت محیط زیست و سلامتی است و به کمک بیوتکنولوژی یا زیست‌فناوری نوین فراهم شده است. علمی که قرن بیست و یکم را به نام آن می‌شناسند و آینده زمین را متحول خواهد کرد. به خاطر پتانسیل بالای اقتصادی زیست‌فناوری طمع زیادی برای در دست گرفتن انحصار این علم در جهان در جریان است به همین دلیل دروغ پراکنی علیه آن فراوان است و ما را از نزدیک شدن به آن منع می‌کنند.

  • ۱
  • ۰

در ابتدای این نوشتار ناگزیرم برای سرنوشت تولیدات نوپای تراریخته ابراز تاسف کنم. به نظر می‎رسد در خلال چند سده‎ای که کشور ما نیز دریافت کننده علوم کاربردی و فناوری از جوامع غربی بوده است آغاز هیچ دانش و تکنولوژی به اندازه محصولات تراریخته آماج نظرات پیش‎داورانه و مخالفت‎های احساسی قرار نگرفته است. مخالفت‎هایی که گاه از مرزهای سلیقه‎ای فراتر رفته و در زیر سایبان‎های جناحی با غلظت پر رنگی سوسو می‎زند.

راستی چرا این فناوری که آگاهان مربوط به آن، کلید پاسخگویی به نیاز غذایی جمعیت روز افزون می‎دانند در نگاه مخالفین به کابوس بیماری‎زایی، تخریب محیط زیست و متهم شده و دانشمندان آن را به توطئه و به آن سوی مرز‎ها منتسب می‎کنند؟

اکنون برعهده مدیریت کلان کشور است که هر چه زودتر و قبل از اینکه این فناوری در پای احتجاجاتی به رنگ آبی و قرمز قربانی شود تمهیدی اندیشیده شود. سرنوشتی که با ترجمه نا زیبای "دست‎کاری‎شده " بر قامت علمی‎اش رنگی از تحقیر و تنفر می‎زنند باید در فضایی کاملا علمی و به دور از هیجانات احساسی مورد تبیین و تعریفی  قانونمند قرار گیرد.

برخی مخالفان این رویکرد در انبوه اظهار مخالفت‎های احساسی در این تحلیل به عدم استقبال مردم اروپا استناد و اظهار می‎دارند: "حامیان تولید محصولات تراریخته در کشور چه پاسخی برای این سؤال بسیار مهم می‌توانند داشته باشند که چرا امروز بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، واردات و تولید محصولات تراریخته را ممنوع کرده‌اند؟" و یا اینکه "آیا آن‎ها می‌توانند به این سؤال پاسخ دهند که چرا تا سال 2006 ورود محصولات دستکاری شده ژنتیکی به اتحادیه اروپا ممنوع بوده و ...".این افراد حتما می دانند که در کشور‎های اروپایی غذا‎های گوشت خوک یا قورباغه نیز از محبوب‎ترین‎های مردم این قاره محسوب می‎شود. اگر که عدم تمایل عمومی اروپاییان را مبنای استدلال برای مخالفت با محصولات تراریخته به شمار آوریم پس باید که گرایش آنان به خوک و قورباغه را دلیلی برای وجاهت این غذا‎ها و برای جامعه خود تلقی کنیم.

این راقم برخلاف تاکید مخالفان و در چنین فضای احساسی با امر مناظره برای سرنوشت توقف یا توسعه محصولات تراریخته موافق نیست (گرچه باور دارم که صاحبنظران مهندسی ژنتیک در این مورد محدودیتی ندارند). بنا به سابقه و تاکنون چنین مناظره‎هایی به پذیرش نظر همگرایی منجر نشده است. برای داوری افکار عمومی هم به پیش‎زمینه آگاهی از تعاریف و مبانی علمی در اذهان جامعه نیاز داریم. آیا شایسته است که جامعه‎ای که در انباشت ریز‎گردها، آلودگی هوا، امواج و .... در دلهره همیشگی است را با واژه‎هایی مانند سرطان و نقص جنین و .... برای اثبات پیشداوری‎های خود دچار تشویش بیشتر کنیم؟ اساسا در این مناظره‎ها یک طرف بایستی پیروز و دیگری منکوب شود. چنین برد و باختی در جهت منافع ملی قرار نخواهد داشت. در این جهت تمامی تلاش‎ها باید به یک وفاق عمومی منجر شود.

تردیدی نیست تمامی نگاه های متفاوت به محصولات تراریخته و به شرط عزم زندگی مشترک خود و نسل‎های آتی در این کشور و محیط زیست و بهداشت همگانی به همگرایی خواهند رسید. در این صورت ناگزیر از آن نخواهیم بود که برای اثبات نظرات خود مثلا به گفته‎های رییس انجمن تجاری و تولیدی موسوم به ارگانیک در مخالفت با محصولات تراریخته استناد کنیم.انجمنی که فضای خاکستری کارکرد‎های تفننی و محدود خود را به نور مخالفت با محصولات تراریخته (و نه آنچه خود انجام می‎دهند) روشن کرده است. آنانی که باید مدیریت بخش کشاورزی را در جهت تولید ملی ارگانیک و نه در بسته بندی‎های بدون استاندارد برای چند دکه میوه فروشی مورد حمایت قرار دهند.

در تحلیل مخالفان سری هم به علفکش راند آپ و ماده موثره گلایفوسیت آن برای ترساندن مردمی شده بود که اساسا نباید انتظارات تخصصی از آنان داشت. در این رابطه تنها به این بسنده می‎شود که ماده موثره سمی در نمک طعام بسیار بیشتر از مورد اشاره ایشان است. اما میزان مصرف آن در تغذیه روزمره هرگز خطر‎ساز نبوده بلکه به تعادل غلظت اسیدی خون می‎انجامد. اگر که درمصرف حتی آب آشامیدنی هم راه افراط رخ دهد چه بسا پیامد مسمومیت رخ خواهد داد. گلایفوسیت هرگز حالت سیستمیک و ماندگاری در بدن را ندارد. البته که بهتر است بحث‎های تخصصی را از حوزه عمومی به تبادل‎های متخصصان بالاتر همانطور که ایشان هم البته اشاره نمودند وانهاده شود.

مخالفان از مواردی مانند چه، "بسیار منابع" یا  " هزاران برگ و مستند علمی "برای اثبات ادعا نامه خود بهره گرفته‎اند. باید به مخالفان این رویکرد عرض شود که هرگز این گونه روش نوشتاری سبک و سیاق علمی ندارد. اگر آگاهان و صاحبنظران حوزه مهندسی ژنتیک تنها از مواردی مانند "میلیون‎ها برگ و مستند" و یا.... در جهت استدلال خود استفاده کنند آیا برای ناموافقین کفایت خواهد داشت؟

عبدالحسین طوطیایی

نقل از مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی