محیطزیست گرایان افراطی دنباله رو حزب سیاسی صلح سبز جریان اصلی فناوریهراسی را در حوزه محصولات تراریخته هدایت میکنند. این جریان توانسته است با انتشار شبهات و دروغهای متعدد و سودوساینس در نهضتهای زیست محیطی بیاعتمادی عمیقی به مطلوبیت این فناوری پیشرفته ایجاد کند که بعضا به ایدئولوژیهای ضدفناوری انجامیده است.[1] پروفسور کریستین نوسلین ولهارد مدیر مؤسسه توسعه بیولوژی ماکس پلانک آلمان و برنده نوبل پزشکی (1995)، با تأکید بر غیرعلمی بودن ادعاهای رسانهها در این باره میگوید: به اکثر آلمانیهایی که از مصرف محصولات تراریخته هراس دارند گفته شده با خوردن این محصولات ژن خاصی به بدن آنها منتقل خواهد شد. در حالی که این از نظر علمی کاملا غیرمنطقی است و هرگز ژنی از گوشت گاو یا گیاهان نتوانسته به ژنوم انسان داخل شود.[2]
این استاد آلمانی منشأ ایجاد این هراسها را گروههای قدرتمندی مانند حزب سیاسی صلح سبز میشمارد. این حزب [که در اغلب کشورهای جهان نفوذ دارد] متعصبانه و بدون توجه به حقایق علمی راجع به محصولات تراریخته زیستفناوری سبز را در عمل به یک تابوی اجتماعی بدل کرده است.[3] وی درباره آسیبهایی زیست فناوریهراسی به آلمان وارد کرده میگوید: از حیث عملی عرصه به قدری برای دانشمندان زیستفناوری تنگ شده است که عملا دیگر هیچ جایی برای عملی کردن ایدهها و پژوهشهای علمی دانشمندان زیستفناوری در آلمان وجود ندارد. مزارع آزمایشات به طور مستمر توسط گروههای افراطی نابود میشود و کار مؤثری درباره آن انجام نمیگیرد. حتی گاه دانشگاه ها گاه دوره آموزشی خود را به خاطر خشونتهای گروههای فشار و نابودی مزارع آن لغو میکنند. پیآمد این شیوه آن است که آلمان به دست خود دانشمندان زیست فناوری خود را به کشورهای دارای فضای علمی کوچ میدهد چرا که در آلمان هیچ آیندهای برای آنها متصور نیست.[4]
این دقیقا جریانی است که پیش از این با روشی مشابه تحت تاثیر عوامل خارجی در کشور هند فعال شده است. دخالت این عوامل به قدری بود که سال گذشته دولت این کشور را به عکسالعمل و تصویب قوانین سختگیرانه راجع به کمکهای خارجی به گروههای داخلی واداشت. پس از آنکه مانموهانگ سینگ نخست وزیر هند در سخنانی، تحریک مردم هند با سوءاستفاده از شعار حفاظت از محیط زیست را یکی از کارویژه های امریکا دانست، دولت هند با تصویب قوانین جدید در این باره مجوز تعدادی از سازمانهای غیردولتی را که کشورهای غربی به آنها کمک مالی میکردند لغو کرد. مجموع این کمکها سالانه حدود دو و نیم میلیارد دلار بود. دولت و بخش خصوصی امریکا از جمله سازمان امریکایی جهان یهود،[5] صندوق جهانی پشتیبانی سبز،[6] سازمان بینالمللی همدردی،[7] خدمات بینالمللی جمعیت[8] و بنیاد بیل گیتس[9] در صدر فهرست پشتیبانان مالی سازمانهای غیردولتی هند قرار داشتند. مقامات هندی در تبیین قوانین جدید اعلام کردند: «دولت مخالفتی با انتقاد ندارد اما هنگامی که تحت تاثیر کمکها و جریانات خارجی برای نقد سیاستهای جاری استفاده میشود، مسئله پیچیده میشود و پی بردن به توطئهها مشکل میشود. بنابراین استفاده از پشتیبانیهای خارجی هنگامی موجه است که در جهت منافع کشور باشد.» [10]
در ایران نیز در دهه اخیر مشاهده شده است که جریانی غیرعلمی در حوزه زیست فناوری پیگیر این خط رسانهای است و برنامه مشابهی برای کشور ما نیز وجود دارد. در واقع، یکی از مصادیق تلاش مورد اشاره رهبری از سوی دشمن برای جلوگیری از پیشرفت علمی و اقتصادی کشور در حوزه زیستفناوری بوده است. ایشان در دیدار اساتید دانشگاهها میفرماید: «امروز کشور نیازمند یک جهاد علمی است... معنای جهاد فقط تلاش نیست. در مفهوم اسلامی، جهاد عبارت است از آن تلاشی که در مقابل یک دشمن است، در مقابل یک خصم است. هر تلاشی جهاد نیست... مواجه ی با یک معارض است... دارد معارضههایی میشود، باید این معارضهها را در هم بشکنیم.» (۱۳۸۹/۰۶/۱۴) «یک رکن مهم این ایستادگى، علم است... دشمن ما از این مرکز قدرت افزائى غافل نیست و غافل نخواهد بود.» (۱۳۹۰/۰۶/۰۲) «ما این طرف دنیا حرف های حق زیادی داریم... اما احتیاج به یک چیز دیگری هم داریم و آن، عبارت است از «قدرت بینالمللی» تا بتوانیم ...و آرمانهایمان برسیم. این قدرت را ـ قدرت اقتصادی، سیاسی و نفوذ فرهنگی ـ چطور به دست آوریم؟ پایه و مایه همه اینها، قدرت علمی است. یک ملت، با اقتدار علمی است که ...می تواند سیاست برتر و دست والا را در دنیای سیاسی حائز شود... یکی از استراتژی های نظام سلطه این است که نگذارند کشورهای تحت سلطه دارای علم شوند چون می دانند علم ابزار قدرت است... یقین بدانید یکی از چیزهایی که امروز مورد توجه سرویس های اطلاعاتی است این نکته است که ببینند چگونه می توانند دانشجوی بیدار و دانشگاه آگاه ایرانی را از آن راهی که می تواند به اعتلای کشور بینجامد، منصرف کنند و مانعش بشوند.» (29/10/84)
بر اساس آنچه گفته شد نمیتوان درباره جریانهایی که در جهت مخالفت با یک علم یا فناوری عمل کرده و ادعاهای غیرعلمی خاصی را ترجمه و تکرار میکنند صرفا به عنوان یک نظر نگریست و تنها حفظ نگاه کاملا علمی در این حوزه تضمین کننده استقلال و حاکمیت و پیشرفت کشور خواهد بود.
ابزار این جریان ایجاد هراس نسبت به زیستفناوری و طرح ادعاهای سطحی و غیرعلمی برای القای خطرناک بودن این فناوری است. این رویکرد به زیستفناوری محدود نمیشود و در مورد سایر فناوریهای مدرن ابراز میشود اما از آنجا که در عصر زیستفناوری واقع شدهایم و این دانش در قله فناوریهای پیشرفته آینده قرار دارد و تسلط بر آن تعیینکننده قدرت سیاسی و اقتصادی آینده کشورها خواهد بود، هجمه بیشتری را در این حوزه شاهدیم.
زیستفناوری هراسی با آنکه به لحاظ علمی متکی به شبه علمها و ادعاهای سطحی یا غلط است، با استفاده از برخی مباحث انتزاعی یا حتی فلسفی مبهم و ابزار رسانه توانسته است در کشورهای هدف گسترش یابد و در ایران نیز در دهه اخیر حجم زیادی از آثار مربوط به این جریان ترجمه و منتشر شده است.
تکیه بر استدلالهای غیرقابل اثبات، انتزاعی و نظری بحث برانگیز به جای مطالعات علمی و ملموس و قابل اثبات از طریق تجربه و استدلال، پشتوانه مناسبی برای وارد کردن کشور به بحثهای مناقشهآمیز و جدلی است که انتهایی ندارد. ابزار رسانه نیز به جهت نبود هیچگونه ارزیابی علمی در فرایند نشر اخبار و گزارشها از یک سو و قدرت اقناعی آن با استفاده از تکنیکهای دانش ارتباطات از سوی دیگر، ابزار مناسبی برای رسیدن به اهداف طرح امنیتی رسانهای زیستفناوریهراسی بوده است.
مبانی انتزاعی و ادعاها و نتیجهگیریهای غیر علمی این جریان دارای پاسخهای روشن علمی و دینی است و بدون استفاده از ابزار رسانههای جمعی و القای هراس در افکار عمومی در مجامع کارشناسی قدرت تأثیرگذاری ندارد. بنابراین مقابله با آن نیازمند مدیریت یکپارچه و هدفمند رسانهای است تا فضای عمومی تحت تأثیر این جریانها قرار نگیرد. از آنجا که فضای عمومی کشور در سیاستگذاری و تصمیم گیری نهادهای رسمی مانند مجلس اثرگذار است این جریانسازیها در تصمیمات نهادهای قانونگذاری یا نهادهای دولتی متولی زیستفناوری موثر است همان طور که در مواردی مانند قانون ایمنی زیستی و منابع ژنتیک تجربه شد و نقطه ضعف های زیادی را در این قوانین وارد کردند.
به دلیل اینکه استفاده از این مبانی فلسفی و ابزار رسانهای از یک منشأ سیاسی و اقتصادی هدایت میشود، برخورد با آن بدون شناخت کافی این منشأ میسر نمیشود. منشأ سیاسی و اقتصادی زیستفناوریهراسی به رقابت اقتصادی به ویژه رقابت بین قدرتهای سیاسی و اقتصادی جهان باز میگردد که در مورد ایران با دشمنیهای غرب در عرصه علم و فناوری آمیخته شده و شدت یافته است. در شرایطی که حرکت به سمت خودکفایی و امنیت غذایی به امری اجتناب ناپذیر در شرایط امروز بدل شده است، سردرگمی مسئولان و مجلس در تصمیمگیری علمی و صحیح و حمایت از دانشبنیان کردن تولید در حوزه کشاورزی کشور را به سوی منابع غذایی وارداتی با قیمت کمتر و کیفیت بهتر سوق داده است. به طوری که اکنون بیش از 50 درصد غذای کشور (بر مبنای کالری سرانه) که بیش از نیمی از آن با محصولات تراریخته مرتبط است وارداتی است.
مقابله با زیست فناوری هراسی موجود در مواردی که از طریق دریافت گزارشهای آلوده ایجاد شده است با آگاه سازی ممکن است و در مواردی که از طریق نفوذ نهادها و سازمانهای خارجی و بینالمللی هدایت میشود علاوه بر آگاهسازی نیازمند اقدام مقتضی در مقابل این گونه طرحها است.
امریکا از دهه هفتاد به محدود کردن پژوهشهای ژنتیک و جریان سازی علیه آن در دیگر کشورها اندیشیده است. این کشور در سال 1974 کیمتهای تشکیل داد که مقرر نمود کنفرانسی بینالمللی تشکیل شده و به جهان اعلام شود «تا هنگامی که خطرات بالقوه ژنتیک بهتر شناخته نشده است... دانشمندان سراسر جهان در این حوزه آزمایشات را متوقف کنند.» این کنفرانس در سال 1975 در آسیلومار کالیفرنیا برگزار شد (The Asilomar Conference on Recombinant DNA) و خطوط راهنمایی را با همین هدف منتشر نمود. سالها بعد برخی دانشمندان به شدت نسبت به آسیبهای جریان تبلیغاتی ناشی از کنفرانس مذکور ابراز عصبانیت کردند زیرا خلاف ادعاهای مطرح در کنفرانس برای ایشان ثابت شد.[11]
این جریانی است که در دهه شصت تلاش شد علیه انرژی هستهای نیز پیگیری شود مضرات رادیواکتیو تیتر روزنامه ها میشد و کتابهایی موثری چون آثار شهید آوینی در این راستا منتشر میشد.
[1] مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، جلد دوم، ترجمه حسن چاوشیان، تهران: طرح نو، 1380، ص 160.
[2] Christiane Nüsslein-Volhard (interview), “Die setzen auch Menschenleben aufs Spiel” [Biotech Opponents Are Playing with Human Lives], The German weekly Focus, available at <focus.de/wissen/wissenschaft/gentechnik/tid-12634/interview-die-setzen-auch-menschenleben-aufs-spiel_aid_350759.html>, accessed Sep. 2013.
[3] Nüsslein-Volhard, op. cit.
[4] Ibid.
[5] American Jewish World Service
[6] Global Greengrants Fund
[7] Compassion International
[8] Population Services International
[9] Bill and Melinda Gates Foundation
[10] Guardian Weekly, India cracks down on foreign funding of NGOs, 11 Jun. 2013, available at <theguardian.com/world/2013/jun/11/india-crackdown-foreign-funded-ngos> accessed 30 Sep. 2014; Washingtonpost, USA heads list of foreign donors to NGOs in India, July 11, 2014, <washingtonpost.com/world/asia_pacific/activists-bristle-as-india-cracks-down-on-foreign-funding-of-ngos> accessed 30 Sep. 2014.
[11] Carl Mitcham, Responsibility and Technology, in: P.T. Durbin, Technology and Responsibility. Springer, 2013, p. 12.